مزیت رقابتی [تعریف، ابعاد، انواع…]
در کسب و کار مزیت رقابتی یک ویژگی به حساب می آید که به شرکت اجازه می دهد تا بهتر از رقبایش عمل کند. ممکن است یک مزیت رقابتی شامل دسترسی به منابع طبیعی مانند نیروی کار ارزان، نیروی کار بسیار ماهر، موانع ورود به صنعت زیاد و یا دسترسی به تکنولوژی جدید باشد.
فهرست محتوا
مزیت رقابتی
مزیت رقابتی مانند یک اهرم در کسب و کار عمل می کند. این می تواند با ارایه ارزش بیشتر و یا بهتر به مشتریان به دست آید. البته ملاک در اینجا ارزش درک شده توسط مشتری می باشد. بازارهای هدف این محصولات یا خدمات خاص را تشخیص می دهند. در نهایت هم ممکن است این ارزش باعث ایجاد وفاداری در مشتریان شود.
گزاره ارزش
گزاره ارزش در زمان درک مزیت رقابتی اهمیت می یابد. اگر یک گزاره ارزش اثربخش باشد، باعث ارایه ارزش بیشتر به مشتری خواهد گردید. باید توجه داشت که گزاره ارزش می تواند باعث افزایش انتظارات مشتری و انتخاب های وی شود.
مایکل پورتر دو راه برای کسب مزیت رقابتی در سازمان ها نسبت به رقبایشان ارایه می دهد: مزیت هزینه و مزیت تمایز.
- مزیت هزینه در زمانی ایجاد می شود که یک کسب و کار بتواند یک محصول یا خدمات یکسان را با هزینه کمتری نسبت به رقبایش تولید کند.
- مزیت تمایز نیز زمانی در کسب و کار پدید می آید که امکان ایجاد محصول یا خدمت بهتر نسبت به رقبا وجود داشته باشد.
از نظر پورتر ، مدیریت استراتژیک و استراتژی باید به دنبال ایجاد و پایدار کردن مزیت رقابتی باشد.
نقد نسبت به مزیت نسبی
مزیت رقابتی همچنین برخی انتقادات نسبت به مزیت نسبی را هم نشان می دهد. مزیت رقابتی به این نگاه تکیه دارد که نیروی کار ارزان همه جا موجود هست و برای رسیدن به یک اقتصاد خوب نیازی به دسترسی منابع طبیعی نیست. نظریه دیگر ، مزیت نسبی ، کشورها را به این سمت هدایت می کند که در تولید در بخشی از محصولات که دارای مزیت نسبت به دیگران هستند اقدام نموده و سپس با تکیه بر مکانیسم بازار به محصولات مورد نیاز دیگر دست یابند.
عیب این نگاه این است که کشورهای با سطح پایین درآمد به فروش منابع ارزان روی می آورند در حالی که این منابع گذرا می باشند. مزیت رقابتی به دنبال آن است که این نگاه را تغییر دهد و کشورها و شرکت ها را به سمت ایجاد ارزش سوق بدهند.
واژه مزیت رقابتی به توانایی ایجاد برتری در یک گروه استراتژیک اشاره دارد. با اینکه به صورت علمی اولین بار پورتر به آن پرداخت اما در عمل وارن بافت بود که از آن نام برد.
باید اقدام به خرید شرکت یا سهام شرکتی کرد که دارای مزیت رقابتی باشد.
وارن بافت
همچنین باید توجه داشت که شرکتی دارای مزیت رقابتی است که در حال پیاده سازی آن باشد. و ارزشی ارایه بدهد که دیگران نتوانند آنرا ارایه کنند.
استراتژی هایی که با موفقیت پیاده میشوند یک شرکت را به سمت عملکرد متعالی با مزیت رقابتی برای عملکرد بهتر نسبت به رقبا سوق می دهد. باید توجه داشت که هر نوع از منابع نمی تواند مزیت رقابتی خلق کند. همچنین مزیت در اینجا به شکل برتری در محصول نهایی خود را نشان می دهد.
رقابت بر سر اول شدن
مزیت رقابتی را شاید باید فوت استاد یا فن برتری دانست که به یک شرکت اجازه می دهد سهم بازار بیشتری به دست آورد و یا قیمت بیشتری از مصرف کننده طلب نماید. درک منابع موجود به طور عمیق می تواند تاثیر مهمی در کسب این شکل از مزیت داشته باشد. برخی از سوالاتی که در اینجا باید جواب داده شوند.
- ما به چه منابع مهمی دسترسی داریم؟
- رقبا به کدام منابع مهم دسترسی دارند؟
- آیا می توانیم رقابت کنیم یا باید از رقابت کردن فاصله گرفت؟
- آیا منابع ما قابل دستیابی برای رقبا هستند؟
- …
پاول استراتژی کسب و کار را به عنوان یک ابزار اداره کردن منابع و خلق مزیت رقابتی می داند. بنابراین یک استراتژی بادوام ممکن است کافی نباشد مگر اینکه بتواند منابعی نایاب و ارزشمند را کنترل کند که بتواند به کسب مزیت خلق شوند.
واژه مزیت رقابتی به طور سنتی برای کسب و کار به کار می رود، اما همچنین می تواند در سطح کشور ، سازمان یا حتی فرد استفاده شود. مساله در اینجا وجود رقابت است.
ابعاد مزیت رقابتی
به گفته پورتر، دو بعد مزیت رقابتی کلیدهای استراتژی سطح کسب و کار هستند. بعد اول منبع شرکت برای مزیت رقابتی است. بعد دوم نیز بعد عملیات می باشد. منبع شرکت شامل هزینه و تمایز می باشد. این در حالیست که بعد عملیات از گستردگی یا تمرکز در بازار هدف ایجاد شده است.
انواع مزیت رقابتی
مایکل پورتر در کتاب خود که در سال ۱۹۸۵ منتشر کرد سه استراتژی عمومی را برای به دست آوردن مزیت رقابتی بیان می کند.
- استراتژی رهبری هزینه
- استراتژی تمایز
- استراتژی تمرکز
هزینه کمتر | تمایز | |
گسترده | رهبری هزینه | تمایز |
محدود یا متمرکز | تمرکز بر هزینه | تمرکز بر تمایز |
مرتبط : استراتژی چیست؟
استراتژی رهبری هزینه
در رهبری هزینه یک کسب و کار این توانایی را دارد که یک محصول یا خدمت را با هزینه کمتری تولید کند. اگر یک کسب و کار بتواند به این مهم با حفظ کیفیت یکسانی دست یابد ، قادر خواهد بود تا مزیت رقابتی برای خود ایجاد کند. با تکیه براین مزیت نیز می تواند استراتژی قیمتی رقابتی را به کار برده و سهم بازار بیشتری را از آن خود سازد. به غیر از این هم در صورت ارایه قیمت های یکسان در بازار می تواند سود بیشتری کسب کند.
استراتژی تمایز
مزیت تمایزی زمانی پدید می آید که محصول یا خدمت ارایه شده توسط یک کسب و کار نسبت به رقبا متمایز باشد. یک موضوع مهم در اینجا این است که این تمایز به وسیله مشتری به شکل مثبت درک شود. یعنی باعث رضایت مشتری شده و به ایجاد وفاداری به برند بیانجامد. کسب و کارها برای دستیابی به این شکل از مزیت نیاز به تحقیق و توسعه و طراحی قوی دارند. در این صورت است که می توان از مشتری درخواست پرداخت بیشتری در ازای محصول داشت.
استراتژی تمرکز
استراتژی تمرکز به دنبال پیدا کردن بازارهای هدف کوچک نسبت به بازار انبوه است. این استراتژی معمولا در کسب و کارهایی استفاده می شود که توان رقابت در همه قسمت های بازار را ندارند.
این استراتژی همچنین به عنوان جایگاه یابی هم شناخته می شود. که شامل جایگاه یابی جغرافیایی ، دموگرافیک ، رفتاری و فیزیکی است. با محدود کردن بازار به قسمت های کوچکتر نیازهای مشتری به نحو اثربخش تری پاسخ داده میشوند.
باید توجه داشت که همزمان با تمرکز در یک قسمت بازار کسب و کار باید تصمیم بگیرد که در آن قسمت از استراتژی تمرکز استفاده کند یا اینکه از استراتژی تمایز بهره ببرد. بازارهای بسیار محدودی ممکن است وجود داشته باشند که شرکت در آنها برای مدتی بتواند بدون رقیب فعالیت کند. اما مطمئنا پس از مدتی رقبا وارد هر بازاری میشوند.
ضمنا شرکت ها گاها می توانند تلفیقی از رهبری هزینه و تمایز را در کنار همدیگر ایجاد نمایند. این کار باعث پایداری بیشتری مزیت رقابتی می گردد.
عوامل درونی زمینه ای
جایگاه یابی یک مفهوم مهم در استراتژی و بازاریابی می باشد. هدف اصلی جایگاه یابی اغلب ایجاد یک درک درست نسبت به رقبا است.
هدف جایگاه یابی در اینجا ایجاد یک هویت یا تصویر برند مطلوب در ذهن مشتریان می باشد. تصمیم گیری در رابطه با جایگاه یابی نیز وابسته به شایستگی های هسته ای برای ایجاد این تصویر و تاکید بر آن است.
مثال برای مزیت رقابتی
گوگل
گوگل از مزیت رقابتی تنها موتور جستجوی موثر در اینترنت برخوردار است. این شرکت به دلیل اندازه، نوآوری، موقعیت بازار و اثر شبکه توانست به این حد برسد.
اپل
محصولات اپل به داشتن مزیت تمایز نسبت به رقبا مشهور هستند. آنها دارای بالاترین کیفیت، جدیدترین فناوری، نام تجاری قوی، مشتریان وفادار، طراحی و کاربری جالب می باشند. همچنین می توان اپل را به عنوان یک محصول لوکس در نظر گرفت.
تسلا
تسلا شرکتی است که خودروهای لوکس با فناوری پیشرفته تولید می کند. آنها محصولی ارایه می دهند که هیچ رقیب دیگری آنرا به این شکل ارایه نداده است. تسلا به دلیل سرمایه گذاری بیشتر درآمد خود در فعالیت های تحقیق و توسعه شناخته میشود. با این حال این شرکت تصمیم دارد در آینده محصولاتی با مقیاس جهانی تولید کند.
تفاوت مزیت نسبی و مزیت رقابتی
مفهوم مزیت نسبی بیشتر ریشه در اقتصاد دارد و به ویژگی برتر یک ملت یا صنعت اشاره می کند. مفهوم مزیت رقابتی بیشتر ریشه در مدیریت استراتژیک داشته و به دارایی ها یا صلاحیت های یک شرکت اشاره دارد. با این حال گاهی اوقات نویسندگان استدلال می کنند که کشورها یا صنایع هم می توانند از مزیت رقابتی برخوردار باشند. تمایز اصلی این است که مزیت نسبی به دنبال تبیین الگوها و سودهای حاصل از تجارت است، اما مزیت رقابتی توضیح می دهد که کدام یک از شرکت ها، صنایع یا کشورها در یک رقابت جهانی برنده خواهند بود و چگونه می توانند در این شرایط موقعیت مناسبی کسب کنند.
مقالاتی که در مورد رشد کسب و کار قرار میدید بسیار برام جذاب هستن سپاسگزارم