موقعیت استراتژیک چیست: عناصر و عوامل موثر
موقعیت استراتژیک موقعیت کسب و کار در رابطه با بازار و رقبا است. مدیران به منظور دستیابی به موقعیت استراتژیک معین، محیط و شرکت را تجزیه و تحلیل می کنند (به عنوان مثال با استفاده از تحلیل TOWS)، سپس مأموریت و چشم انداز شرکت و اهداف استراتژیک را ایجاد می نمایند. دستیابی به اهداف استراتژیک از طریق تحقق پروژه های مختلف (مربوط به بازاریابی، تولید و …) امکان پذیر است. اگر اهداف به طور کامل محقق شوند، شرکت موقعیت استراتژیک برنامه ریزی شده را به دست می آورد.
گرفتن موقعیت استراتژیک کمی پیچیده تر است، زیرا در همان زمان رقبا همین کار را می کنند و بازار تغییر می کند (نیازهای جدید مشتریان، تغییر مد، کالاهای جایگزین در دسترس می شود). بنابراین، اتخاذ موقعیت استراتژیک فرآیندی طولانی است که تغییرات و تعدیل های زیادی را در بر می گیرد.
فهرست محتوا
موقعیت یابی استراتژیک چیست؟
اگر استراتژی لنزی را تعریف کند که از طریق آن تمام تصمیمات شرکت ارزیابی می شود، موقعیت استراتژیک یک شرکت صرفاً دیدگاه یک شرکت است که از تصمیم گیری استراتژی محور آنها ناشی می شود.
موقعیت یابی استراتژیک اصطلاحی است که در محافل تجاری بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. رهبران کسب و کار مانند جنگجویان در میدان نبرد بازرگانی، برای حفظ موقعیت استراتژیک که بیشترین سود را برای سازمانشان دارد، تلاش می کنند.
اما به نقل از gaebler هر نظامی خوب به شما خواهد گفت که موقعیت استراتژیک یک تصمیم نیست. این نتیجه یک فرآیند عمدی است. اگرچه ممکن است بتوانید “موقعیت دست بالا” را شناسایی کنید، اما برای به دست آوردن موقعیت در بازار باید یک برنامه استراتژیک ایجاد کنید و بدون نقص آنرا اجرا کنید که تمام تصمیمات شرکت شما را هدایت کند. به عبارت دیگر، یک موقعیت استراتژیک نتیجه یک تصمیم واحد نیست. این نتیجه یک سری تصمیمات است که همه آنها برای برتری شرکت شما در بازار طراحی شده اند.
هنگامی که ارتباط بین برنامه ریزی استراتژیک و موقعیت استراتژیک را درک کردید، تصور اینکه چگونه سازمان شما می تواند به طور مؤثرتری از استراتژی های توسعه استراتژیک استفاده کند، آسان تر می شود. در اینجا چند نکته وجود دارد که باید هنگام خرید یا تقویت سهم خود در بازار، در نظر بگیرید.
تمرکز بر مصرف کننده
عوامل مختلفی وجود دارد که باید در توسعه یک موقعیت استراتژیک در نظر گرفته شود. اما در طول این فرآیند، حفظ تمرکز بر مصرف کنندگان مهم است. برنامه ریزی استراتژیک مؤثر در موقعیتی به اوج می رسد که برای بخش خاصی از مصرف کنندگان جذاب باشد. بخش خود را شناسایی کنید و تصمیم گیری خود را بر روی آن مصرف کنندگان متمرکز نمایید.
شناخت رقبا
اگرچه موقعیت استراتژیک شما باید بر روی مصرف کنندگان متمرکز باشد، اما باید از موقعیت هایی که توسط رقبای خود در نظر گرفته شده است نیز آگاه باشید. در بسیاری از موارد، موقعیت استراتژیک شما از ناحیه ای از بازار با فشار رقابتی نسبتاً کم بهره برداری می کند.
شایستگی های محوری
بسیاری از صاحبان کسب و کار در هدف قرار دادن موقعیت های استراتژیک که خارج از صلاحیت های اصلی شرکت آنها هستند، اشتباه می کنند. به یاد داشته باشید، چالش واقعی، شناسایی موقعیت استراتژیک نیست. رسیدن به آنجا و ماندن در آنجا است – و شایستگی های محوری شما تخصص و تاکیدی را که برای انجام آن نیاز دارید فراهم می کند.
تخصیص منابع
همانطور که شایستگی های محوری بر موقعیت استراتژیک تأثیر می گذارد، تخصیص منابع فعلی شما توانایی شما را برای حفظ موقعیت خود در بازار تعیین می کند. به عنوان مثال، اگر ترکیب فعلی منابع شما در حد وظیفه تولید محصولات با کیفیت بالا نیست، یک موقعیت استراتژیک مبتنی بر کیفیت امکان پذیر نخواهد بود، حداقل تا زمانی که منابع را مجدداً تخصیص دهید.
تغییر موقعیت
هر از گاهی ممکن است نیاز داشته باشید برند و محصولات خود را تغییر دهید. هرچه مدت زمان بیشتری در موقعیت خود قرار داشته باشید، تغییر موقعیت خود در بین مصرف کنندگان دشوارتر خواهد بود. با این حال، برای انجام ارزیابیهای دورهای موقعیت استراتژیک برنامهریزی کنید و در صورت لزوم، خود را برای اصلاح استراتژی خود آماده کنید.
مولفه های موقعیت استراتژیک
مشتریان هدف
مشتریان در برخی جنبه ها متفاوت هستند. مشتری هدف شخصی است که احتمال خرید محصولات توسط وی بیشتر می باشد. این بخش جزئی از بازار هدف است زیرا برخی از جنبههای این شخص شناسایی شده است. این ممکن است شامل یک سن خاص باشد، نه یک محدوده، سطح خاصی از درآمد در مقایسه با گروه بزرگی از انواع درآمد، و دلایلی که چرا این مشتریان اغلب محصولات شما را خریداری می کنند.
رقبای هدف
هدف رقابت شناخت کامل رقبای فعلی و بالقوه است. رقابت می تواند به روش های مختلف اجرا شود. این خود را در نگرش تهاجمی یا تدافعی نسبت به رقبا و در استفاده از روشهای مرسوم رقابت در محیط معین یا روشهایی که عرف موجود را زیر پا میگذارد، نشان میدهد.
مزیت رقابتی
یک استراتژی بازاریابی برای مزیت رقابتی باید شرکت را قادر سازد تا کالا یا خدماتی را با همان ارزش و با قیمت کمتر یا به شیوه ای مطلوب تر تولید کند. این شرایط به واحد تولیدی این امکان را می دهد که در مقایسه با رقبای خود در بازار فروش بیشتر یا حاشیه سود بهتری ایجاد کند. اگر شرکت به مزیت رقابتی دست یابد، بنابراین آزادی خود را در زمینه فعالیت با قیمت ها و سایر ابزارهای مرتبط با منافع مادی خریداران افزایش خواهید داد.