کتاب ” صفر به یک” نوشته پیتر تیل دیدگاه منحصر به فردی در ایجاد یک شرکت نوپا ارایه می دهد.
پیتر تیل تکامل استراتژی و فلسفه خود را برای ساخت یک استارت آپ شکوفا نشان داده است. او درسهایی که از تجربیات شخصی به عنوان یکی از بنیانگذاران PayPal و یک سرمایه گذار خطرپذیر به دست آورده بیان کرده است. تجاربی که برایش بیش از یک میلیارد دلار به ارمغان آورد.
در اینجا به برخی از عناصر اصلی برای شروع موفقیت آمیز یا نوآوری در آینده اشاره شده است که باید هنگام خواندن خلاصه به یاد داشته باشید.
- انحصار چیز خوبیست.
- بنیان گذاران مهم هستند.
- مکاتب فکری وحشتناک نیستند.
- عناصر تشکیل دهنده یک شرکت پیشرونده.
فهرست محتوا
خلاصه کتاب صفر به یک
فصل ۱: چالش آینده
معرفی کتاب صفر به یک با یک سوال از طرف تیل آغاز میشود و آن این است”کدام حقیقت مهم است که تعداد کمی از افراد در مورد آن با شما موافق هستند؟” سوالی که باعث ایجاد تفکر میشود. در اینجاست که خرد فردی حاصل از دانش و تجربه نمود پیدا می کند. روش تایل در اینجا به یک نکته اشاره دارد:”تفکر درخشان نادر است، اما شجاعت حتی از نبوغ هم کمیاب تر است.”
اگر خودتان را در کنار اکثریت دیدید وقت آن رسیده که مکث کنید و تامل نمایید.
مارک تواین
برای کمک به تجسم بهتر مفهوم ناملموس رفتن از صفر به یک با ساخت استارت آپی انقلابی یا شکل دادن آینده، یک نمودار ارایه می شود.
این فصل با پرسدیدن یک سوال به پایان میرسد: “چرا استارت آپ؟” تعریف وی بسیار ساده ارایه شده است.
شرکت نوپا بزرگترین گروه از افراد است که می توانید آن را متقاعد کنید که برنامه ای برای ساختن آینده ای متفاوت دارید. این تعریف به دور از انقلابی بودن است اما مفهوم جالبی در خود دارد. گروهی اقلیتی که تمایل به ایجاد بزرگترین مقیاسها برای حرکت دادن یک جامعه دارد.
فصل ۲: مهمانی مانند سالهای ۱۹۹۹ است.
این فصل کتاب صفر به یک از چشم انداز اقتصادی دوره مورد نظر آغاز میشود.
- ۱۹۹۰: مهاجرت سرمایه گذاری ها به سوی کسب و کارهای مجازی.
- ۱۹۹۷: سقوط اقتصادی در تایلند.
- ۱۹۹۹: راه اندازی یورو.
- ۱۹۹۸-۲۰۰۰: هیجان زیاد در COM.
PayPal با هدف ایجاد یک ارز دیجیتال جدید ایجاد شده است. با تکامل ایده این ارزش تبدیل به روشی برای انتقال نقدینگی از طریق ایمیل شد. این مفهومی انقلابی بود. بسیاری از بازرگانان به سمت محصول جدید هجوم آوردند، زیرا فناورزی به آنها اجازه می داد بهتر تجارت کنند.
این شرکت اندکی پس از ایجاد شدن، با استفاده از مشوق های ۱۰ دلاری توانست مشتریان جدید و بودجه قابل توجهی قبل از سقوط دات کام فراهم آورد.
فصل ۳: شرکتهای موفق متفاوت هستند.
در این فصل به شباهت ها و تفاوتهای شرکتهای موفق و شکست خورده می پردازد. به نظر تیل همه شرکتهای موفق متفاوت هستند. هر یک با حل مشکلی منحصر به فرد، انحصار کسب می کنند. همه شرکتهای شکست خورده مانند یکدیگرند: آنها در فرار از رقابت شکست می خورند.
از نظر تیل یک شرکت ارزشمند مجموع ارزش خلق شده بعلاوه ارزش بدست آمده می باشد. مهمترین چیز در اینجا این است که نباید محصولی بدون تمایز ایجاد کرد.
نویسنده صفر به یک تلاش می کند تا تفاوت های بین یک انحصار یک جانبه(که لزوما شیطانی نیست.) را با یک رقابت کامل (که برای بقای کسب و کار خطرناک است.) شرح دهد. وی همچنین توضیح می دهد که هر دو نوع شرکت تلاش می کنند خود را چیز جز آنچه هستند نشان دهند.
شرکت الف: پنهان کردن به عنوان یک انحصار: گوگل انحصار جستجو را دارد اما روی سهم اندک تبلیغات آنلاین جهانی و سایر مدلهای کسب و کار تاکید می کند.
شرکت ب: پنهان کردن یک رقابت: یک رستوران محلی از متمایز کننده های جعلی برای تبدیل شدن به”تنها رستوران بریتانیایی در پالو آلتو” استفاده می کند، در حالی که از معیارهای نادرست بهره می گیرد.
فصل ۴: ایدئولوژی رقابت
پیتر دنیای تجارت را به شدت مشابه جنگ توصیف می کند. برای تشبیه بیشتر از تاثیر کتبی مانند “هنر جنگ” در کسب و کار می گوید. سپس یک سوال مطرح میشود:”چرا مردم رقابت می کنند؟”
- مدل مارکس: از آنجا که ذاتا متمایز هستیم و اهداف متفاوتی داریم.
- مدل شکسپیر: همه رقبا کم و بیش شبیه به هم هستند.
تاکید بیش از حد بر جنبه جنگی کسب و کار باعث ایجاد این درک سمی میشود که مشکل اصلی در شباهت ها نهفته است. به عنوان مثال زمانی که مایکروسافت و گوگل با یکدیگر رقابت می کردند، اپل ظهور کرد و از آنها پیشی گرفت.
در این فصل به برخی از پیامدهای منفی رقابت اشاره شده است. این عمل احتمالا بینش را محدود کرده و انرژی را روی خصومت به شکلی وسواس گونه متمرکز می کند. نتیجه: کپی کردن ادامه می یابد.
وی همچنین پیشنهاد کرد که بهترین راه حل تعارض(رقابت) ادغام با رقباست. انحصار بزرگتر باعث بزرگتر شدن مخاطبان هدف میشود.
فصل ۵: مزیت آخرین دسته
برای ایجاد انحصار موثر، دو دوره زمانی مهم در تکامل بازار در حال ظهور وجود دارد. پیشگام بازار و آخرین شرکتی که به بازار وارد میشود. تیل در ادامه صفر به یک، به اهمیت درک فرآیند مناسب کسب و کار اشاره کرده است.
چه چیزی انحصار را تعریف می کند؟
- فناوری انحصاری.
- تاثیر شبکه (شروع از یک کنج بازار. در صورتی که به اندازه کافی بزرگ باشد.)
- صرفه جویی در مقیاس.
- برندسازی عالی.
چگونه می توان یک انحصار ایجاد کرد؟
- به دنبال بازاری باشید که رقابت در آن کم است یا رقابتی وجود ندارد. به این مشتریان به خوبی خدمت کنید.
- هنگامی که بر این نقطه تسلط پیدا کردید، به نزدیک ترین بازار در مجاورت آن گسترش یابید.
- مزاحم غولهای حاضر در بازار نشوید.
فصل ۶: شما بلیط لاتاری نیستید.
تیل سوال دیگری مطرح می کند:”آیا می توانید آینده خود را کنترل کنید؟” واقعیت این است که آینده به طرز چشم گیری تصادفی و نامشخص است. بنابرای سعی در تسلط بر آن نداشته باشید.
وی استدلال می کند که برای موفقیت یک شرکت نباید توسعه یک مهارت متوسط را تمرین کرد. در عوض می بایست روی یک علاقه خاص تمرکز کرده و بر انحصار خود مسلط شوید.
فصل ۷: پول را دنبال کنید.
قانون ۸۰/۲۰ در موفقیت یک استارت آپ نیز کاربرد دارد. تعداد کمی از شرکتهای به موفقیت تصاعدی دست پیدا می کنند. اکثر در این مسیر شکست خواهند خورد.
فصل ۸: اسرار
این فصل صفر به یک به موضوعات دست نیافتنی اسرار پنهان که نیاز به کشف کردن دارند، می پردازد. وی می پرسد”اگر یک سازمان به وجود اسرار اعتقاد نداشته باشد، چه اتفاقی می افتد؟” از نگاه این کتاب هر کسب و کار بزرگی حول یک راز ساخته میشود که از بیرون پنهان است.
فصل ۹: بنیادها
تجربیات کاملا استثنایی غالبا پیامد لحظات خاص قابل شناسایی در زندگی است. به طور معمول آغاز کار شرکت نقطه قابل توجهیست. با این حال یک عنصرخاص از مبدا اهمیت بسیار دارد. تیل بر اهمیت سازگاری بنیانگذار تاکید می کند و غالبا از شرکتها با بنیانگذاران دیگر که سابقه قبلی ندارند، چشم پوشی میکند.
شخصیت های ممتاز و متعاقبا مجموعه مهارتهای آنها امکان ظهور اکسیر موفقیت را فراهم می کند.
- مالکیت: چه کسی قانونا مالک سهام شرکت است؟(بنیان گذاران، کارمندان، سرمایه گذاران)
- مدیریت: چه کسی در واقع شرکت را روزانه اداره می کند؟(مدیران)
- کنترل: چه کسی رسما امور شرکت را در دست دارد؟(هیات مدیره)
وی درباره جذابیت تعداد کمتر نفرات در هیات مدیره اظهارنظر کرده است. شرکتهای عمومی دارای یک تعداد حداقل مشخص شده می باشند اما تیل هیات مدیره سه نفره را ترجیح میدهد. کسی که در درآمدهای شرکت سهیم باشد، در پیشبرد مسیر آن نیز تلاش خواهد کرد. پرداخت وجه نقدی در ازای فعالیت نتیجه یک دید کوتاه مدت خواهد بود.
پرداخت حقوق بالا به مدیریت ارشد نیز دلبستگی به عنوان را ایجاد می کند و همچنین باعث میشود که سایر کارکنان تمایل به چنین دریافتی داشته باشند. هدف این است که یک شرکت به طور متناسب مبلغ مناسبی از سهام خود را برای ارتقای تفکر درازمدت و تشویق کارکنان به ایجاد ارزش با در نظر گرفتن آینده و مقادیر مناسب وجه نقد برای تامین نیازهای فوری به آنها پرداخت کند.
فصل ۱۰: مکانیک مافیا
هدف از این فصل در صفر به یک ایجاد و پرورش یک فرهنگ قوی در اکوسیستم شرکت هاست. فرهنگ شرکت شبیه به یک فرقه منهای جزم اندیشی بیش از حد است. دیدگاههای زیادی پیرامون فرهنگ ارایه شده اند. در اینجا به چهار بعد مهم برای ایجاد فرهنگ اثربخش شرکت اشاره میشود.
- تصاویر: استفاده از لباسهای با مارک شرکت، برچسبها و سایر موارد نشان می دهد که شما از یک قبیله هستید و به آن تعهد دارید.
- شعارها: شعارها، عبارات جذاب و اصطلاحات ابزاری عالی برای ایجاد روابط قوی بین اعضای تیم هستند.
- طرفداری: تمرکز روی حل و فصل مسایل و ماموریت. پایبندی.
- وسواس: پیدا کردن افراد همفکر/
هدف در اینجا ایجاد و پرورش فرهنگ قوی شرکت است. ما تعصبی لازم داریم که نسبت به مسائل و رسالتمان مشتاق باشد. شکل مثبتی از مافیا..
فصل ۱۱: آیا اگر آنرا بسازید، مشتری ها می آیند؟
ساز و کار توزیع محصول برای یک استارت آپ از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بسیاری از گروهها در این سبک اعتقاد دارند که محصول باید خودش، خودش را به فروش برساند. بنابراین تلاش بازاریابی کم خواهد بود. آنها از شرکتهایی مانند گوگل یا فیس بوک استفاده می کنند تا نظر خود را توجیه نمایند. با این حال تیل عقیده دارد که سیستم تحویل محصول یا خدمات از اهمیت یکسان با خود محصول برخوردار است.
به اطرافتان نگاه کنید. اگر فروشنده ای نمی بینید، شما فروشنده خواهید بود.
فصل ۱۲: انسان و ماشین
به طور خلاصه این فصل به نگرانی ها درباره پیشرفت تکنولوژی می پردازد. تیل بحث می کند که این بی مورد است. او عقیده دارد که رایانه ها باعث توانمند سازی بشر شده اند. وی از به کارگیری فناوری در جهت حل مسائل و توسعه کسب و کار می گوید.
فصل ۱۳: سبز دیدن
اگر ۷ درخواست درباره یک صنعت در حال ظهور پاسخ داده نشود، به عقیده تیل، آن بازار نهایتا سقوط خواهد کرد:
- سوال مهندسی: آیا می توانید به جای پیشرفتهای تدریجی به جهش تکنولوژیک دست یابید؟
- سوال زمان بندی: آیا زمان درست برای شروع کسب و کار است؟
- سوال پیرامون انحصار: آیا با یک سهم بزرگ از یک بازار کوچک شروع می کنید؟
- سوال درباره افراد: آیا تیم مناسبی دارید؟
- سوال درباره توزیع: آیا مسیر انتقال مناسبی برای خدمت یا محصول خود دارید؟
- آیا موقعیت بازار شما برای ۱۰ تا ۲۰ سال آتی قابل دفاع است؟
- سوال سری: آیا فرصتی استثنایی شناسایی کرده اید که دیگران آنرا ندیده اند؟
به گفته تیل در صفر به یک این هفت عنصر تشکیل دهنده یک شرکت موفق هستند.
فصل ۱۴: پارادوکس بنیانگذاران
در آخرین فصل این کتاب تیل این عقیده را عنوان می کند که استارت آپ ها دارای شخصیتی شبیه به بنیان گذارانشان هستند. وی همچنین می گوید که یک شخص متوسط در میانه طیف قرار می گیرد در حالی که بنیانگذاران ویژگی های اکستریم یا افراطی دارند.