استراتژیسیاست

نقشه آمریکا برای ایران چیست؟ پاسخ در چین و روسیه است!

وقتی به تحولات ژئوپلیتیکی جهان در یک دهه اخیر نگاه می‌کنیم، متوجه نوعی چینش شطرنجی در عرصه بین‌الملل می‌شویم؛ حرکاتی دقیق، حساب‌شده و چندلایه که از یک استراتژی کلان‌تری حکایت دارد: مهار چین، تحلیل رفتن روسیه، و بازتوزیع منابع جهانی. در این بازی بزرگ، ایران از یک کشور حاشیه‌ای به قطب مرکزی بازی تبدیل شده است؛ کشوری با منابع بی‌نظیر انرژی، موقعیت ژئواستراتژیک منحصربه‌فرد، و نقشی پیچیده در نظم جدید جهانی.

در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که چگونه آمریکا، فراتر از بحث سنتی “مقابله با برنامه هسته‌ای ایران”، در تلاش است از ایران به‌عنوان ابزاری برای مهار هژمونی چین استفاده کند. تحلیل ما با نگاهی به جنگ اوکراین، سقوط حکومت بشار اسد، اسرائیل، و تحولات انرژی در خاورمیانه، تصویری کامل‌تر از این پازل ترسیم خواهد کرد.

فروشگاه موج کوه

ایران: گره طلایی ژئوپلیتیک بین چین، روسیه و آمریکا

ایران دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی جهان است (بعد از روسیه) و سومین دارنده نفت تأییدشده (بعد از ونزوئلا و عربستان سعودی). این کشور با قرار گرفتن در قلب «کریدور انرژی اوراسیا» و اتصال به خلیج فارس، نقش گلوگاهی در انتقال انرژی دارد.

در جهان امروز، جنگ قدرت‌ها دیگر صرفاً نظامی نیست؛ موضوع اصلی، انرژی، مسیرهای انتقال، بازارها و نفوذ منطقه‌ای است. آمریکا پس از کاهش حضور نظامی‌اش در خاورمیانه، حالا با دقتی بیشتر از گذشته به‌دنبال مهندسی جدید منطقه است؛ مهندسی‌ای که بتواند از یک‌سو مانع گسترش نفوذ چین شود و از سوی دیگر، روسیه را درگیر و فرسوده نگه دارد.

جنگ اوکراین: فرصتی برای بازطراحی ژئوپلیتیک

با آغاز جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲، روسیه وارد یک جنگ فرسایشی ناخواسته شد. تصور پوتین از یک پیروزی برق‌آسا، جای خود را به واقعیت جنگی طولانی و پرهزینه داد. این موضوع برای آمریکا، به‌ویژه دولت بایدن، یک موقعیت استثنایی ایجاد کرد؛ فرصتی که بتواند با استفاده از زمین‌گیر شدن روسیه، تمرکز خود را بر خاورمیانه و مهار چین معطوف کند.

روسیه که زمانی در سوریه نقش متوازنی میان ایران و اسرائیل ایفا می‌کرد، حالا بیش از هر زمان دیگری درگیر بحران اوکراین است و فضای بازی در سوریه و خاورمیانه را تا حد زیادی به آمریکا و متحدانش واگذار کرده است.

اسرائیل، غزه و سیاست زمین سوخته

اسرائیل، به‌عنوان یکی از بازوهای اجرایی آمریکا در منطقه، از اکتبر ۲۰۲۳ وارد شدیدترین درگیری نظامی تاریخ خود با غزه شد. اما برخلاف تصور رایج، هدف این درگیری تنها “انتقام” نبود. عملیات نظامی در غزه و تخریب زیرساخت‌های مقاومت، عملاً به معنای از بین بردن یکی از مهم‌ترین عمق‌های استراتژیک ایران بود.

نکته مهم‌تر این‌که این حملات به‌صورت تمام‌عیار و بدون دخالت روسیه انجام شد؛ نشانه‌ای از تغییر موازنه قدرت و خروج تدریجی روسیه از صحنه خاورمیانه.

سوریه پس از بشار اسد: قطع یکی از بازوهای استراتژیک ایران

سقوط حکومت بشار اسد و روی کار آمدن نیروهای وابسته به ابومحمد جولانی (رهبر هیئت تحریر الشام و از چهره‌های مطرح سلفی‌جهادی) نقطه عطفی در تغییر ژئوپلیتیک منطقه بود. این تحول، نه تنها توازن قدرت در سوریه را تغییر داد، بلکه ضربه‌ای سنگین به عمق استراتژیک ایران وارد کرد؛ چراکه حضور نظامی و نفوذ امنیتی ایران، سال‌ها بر پایه ائتلاف با دولت اسد بنا شده بود.

با سقوط دمشق از دستان متحدان تهران، حلقه محاصره بر ایران تنگ‌تر شد؛ روسیه قادر به حمایت مؤثر نبود و چین هم به‌دلیل منافع اقتصادی‌اش وارد چنین بازی ریسک‌پذیری نشد. در نتیجه، ایران یک پایگاه راهبردی مهم را از دست داد؛ پایگاهی که در محاسبات نظامی و انرژی، نقش حیاتی داشت.

چین و ایران: رابطه‌ای استراتژیک یا فرصت برای مهار؟

در سال ۲۰۲۱، ایران و چین یک توافق ۲۵ ساله همکاری استراتژیک امضا کردند که شامل همکاری در حوزه انرژی، زیرساخت، تجارت و دفاع بود. از دید واشنگتن، این توافق یک زنگ خطر بزرگ بود: دستیابی چین به منابع گاز و نفت ایران و جایگزینی تهران به‌عنوان شریک انرژی در مقابل عربستان و قطر.

آمریکا، از طریق تحریم‌های هوشمند، حملات دیپلماتیک و حتی تهدیدهای امنیتی، تلاش دارد ایران را به‌جای هم‌راستا شدن با چین، به سمت معامله با غرب سوق دهد. این معامله ممکن است در قالب کاهش تحریم‌ها، آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده، یا اجازه فروش انرژی در مقابل امتیازات سیاسی محقق شود.

پروژه مهار چین از مسیر تهران

سیاستمداران آمریکایی به‌خوبی می‌دانند که چین بدون دسترسی به منابع انرژی امن و ارزان نمی‌تواند هژمون شود. ایران به‌دلیل موقعیتش، یکی از معدود کشورهایی است که می‌تواند در معادله انرژی آسیا نقشی اساسی بازی کند. اگر آمریکا بتواند رابطه ایران-چین را محدود کند، در واقع مسیر توسعه راهبردی چین در پروژه «یک کمربند، یک راه» را قطع خواهد کرد.

نقشه آمریکا می‌تواند چنین باشد:

  • از بین بردن عمق استراتژیک ایران در سوریه، لبنان و فلسطین
  • کاهش پیوندهای استراتژیک ایران با چین
  • جذب ایران به نظم جدید تحت رهبری غرب
  • و در نهایت، دسترسی به بازار داخلی ایران و منابع انرژی بی‌رقیب آن

ایران؛ گره طلایی در موازنه جهانی انرژی

طبق داده‌های ۲۰۲۴ BP Statistical Review، ایران دارای حدود ۳۲ تریلیون متر مکعب ذخایر گاز طبیعی و بیش از ۱۵۷ میلیارد بشکه ذخایر نفتی اثبات‌شده است. این ارقام ایران را به یکی از سه قدرت بزرگ انرژی جهان تبدیل کرده است.

از طرفی، بازار داخلی ایران با جمعیتی بزرگ، سطح بالای شهرنشینی، و زیرساخت‌های در حال توسعه، هدفی وسوسه‌انگیز برای کمپانی‌های غربی است. اما برای رسیدن به این بازار، آمریکا باید موانع سیاسی و امنیتی را از سر راه بردارد؛ که در این راستا، کاهش نفوذ منطقه‌ای ایران در اولویت قرار می‌گیرد.

برای تاریک کردن خانه نیازی به شکستن لامپ نیست. کافیست کلید را خاموش کنید!!

نتیجه‌گیری: پرونده هسته‌ای، پوششی برای بازی بزرگ‌تر؟

در نگاه اول، نزاع غرب با ایران حول برنامه هسته‌ای می‌چرخد؛ اما واقعیت این است که مسئله انرژی، نفوذ منطقه‌ای و روابط با چین، اولویت‌های استراتژیک‌تری هستند. آنچه در رسانه‌ها با عنوان “برجام”، “پادمان”، یا “پیشرفت هسته‌ای” مطرح می‌شود، در اصل پرده‌ای‌ست برای پوشاندن بازی بزرگ‌تر.

سیاست آمریکا در خاورمیانه، نه تنها حفظ اسرائیل یا مهار هسته‌ای ایران، بلکه بازطراحی خاورمیانه با هدف مهار چین و تضعیف روسیه است. ایران، به‌واسطه منابع، موقعیت و نفوذ منطقه‌ای‌اش، در مرکز این نقشه ایستاده است. حال در بینابین درگیری نظامی منطقه ای باید دید که این مسیر از کدامین راه می گذرد؟ هر چند که به نظر می رسد امریکا به دلیل پیروزی با کمترین هزینه است و ترامپ هم از آنجا که مرد معامله است، معامله کردن را به جنگیدن ترجیح می دهد.

۳.۸/۵ - (۲۴ امتیاز)

دکتر مهدی جباریان

دکتر مهدی جباریان دکتری مدیریت استراتژیک دانشگاه تهران کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبایی کارشناسی مهندسی معماری دانشگاه آزاد اسلامی مشاور و مدرس حوزه استراتژی و مدیریت مدرس سازمان مدیریت صنعتی استان همدان 20 سال سابقه مدیریتی و اجرایی در مشاوره مدیریت، صنعت ساختمان و مدیریت ورزش مشاوره شرکت های گوناگون از مجموعه اتکا تا شرکت سیگار بهمن مجموعه رنگ خلیج فارس و .. مولف کتاب مدیریت استراتژیک در سطح ملی نویسنده بیش از 1000 عنوان مقاله در زمینه های سیاست، ورزش، مدیریت و اقتصاد mahdi.jabarian@ut.ac.ir mehdi.jabariannn@gmail.com

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا