فدرالیسم به زبان ساده (انواع فدرالیسم)
فدرالیسم یکی از انواع نظام های سیاسی است که راهی برای زندگی مشترک گروه های مختلف در مناطق مختلف یک کشور فراهم می کند. سیستم های فدرال عموما دارای دو سطح حکومت هستند که یکی سطح مرکزی و دیگری سطح نهادهای سرزمینی است که کشور بر اساس آنها تقسیم شده است. در این مورد می توان برای مثال به مناطق، ایالت ها، استانها و مانند این اشاره نمود.
به طور کلی ایده فدرالیسم این است که از طریق آن این گروه های مختلف قدرت بر اساس منافع مشترک تقسیم شوند، اما همچنین سطحی از قدرت در دست نهادهای مرکزی و قدرت مرکزی کشور باقی می ماند.
فدراسیونها در رابطه با شیوههای تقسیم قدرت در نهادهای دولتی مرکزی، اما همچنین در مورد اختیارات و مسئولیتهای ایالت مرکزی و استانها، ایالتها یا مناطق، توسط قانون اساسی حمایت میشوند.
با وجود این نقاط مثبت فدارلیسم نیز مانند هر دیدگاه دیگری نقاط ضعف خود را دارد. از جمله این نقاط ضعف می توان به افزایش هزینه اداره کشور یا ابهام در نحوه حمایت از حقوق اقلیت ها اشاره نمود.
فهرست محتوا
فدرالیسم چیست
کشورها در اشکال و اندازه های مختلف هستند. آنها از انواع مختلفی از افراد با پیشینه های مختلف تشکیل شده اند. اما چگونه اطمینان حاصل کنیم که همه این افراد مختلف دارای نمایندگی سیاسی کافی هستند؟ یک راه حل، سیستم سیاسی به نام فدرالیسم است. جالب است بدانید که از ۱۹۵ کشور جهان فقط ۳۰ کشور فدراسیون هستند.با این حال، این ۳۰ کشور مجموعاً ۴۰ درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهند. به عبارت دیگر، تقریبا نیمی از مردم جهان تحت یک سیستم سیاسی فدرال اداره می شوند.
فدرالیسم راه عملی را برای گروه هایی از مردم فراهم می کند که برخی از چیزهای مشترک و همچنین برخی تفاوت های مهم با هم دارند. کشورهای فدرال این کار را با تقسیم قدرت بر روی چیزهای مشترکشان انجام می دهند – مثلاً تجارت بین المللی. در عین حال، این گروهها سطحی از خودمختاری را بر چیزهایی که به منافع خودشان مربوط میشود، مانند آموزش، مراقبتهای بهداشتی اولیه و صدا و سیما حفظ میکنند.
به همین دلیل، فدرالیسم اغلب یک انتخاب برای کشورهای بزرگی مانند هند، ایالات متحده، برزیل، آلمان، مکزیک و نیجریه است. همچنین اغلب توسط کشورهایی انتخاب می شود که دارای جمعیت بسیار متنوعی هستند که در مناطق مختلف کشور زندگی می کنند و می خواهند هویت خود را حفظ کنند. تنوع آنها می تواند قومی، مذهبی یا زبانی باشد. بلژیک، سوئیس و نپال از این دست کشورها هستند.
فدرالیسم به عنوان پاسخی به این چالش های اندازه و تنوع، می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. و از آنجایی که هیچ کشوری دقیقاً شبیه کشور دیگری نیست، هیچ سیستم فدرالی نیز دقیقاً مشابه نیست. با این وجود، فدرالیسم دارای برخی ویژگی های مشخصی است که آن را از سایر اشکال تمرکززدایی متمایز می کند.
سیستم های فدرال دارای دو سطح دولتی هستند
اولین ویژگی فدرالیسم این است که سیستم های فدرال حداقل دارای دو سطح حکومت هستند. یک سطح مرکزی از دولت (که گاهی اوقات به عنوان سطح فدرال یا اتحادیه نیز شناخته می شود) وجود دارد که کل کشور را در رابطه با مسائل مهم برای همه اداره می کند.
این معمولاً به معنای مواردی مانند دفاع، نیروهای مسلح، سیاست خارجی، تجارت، شهروندی، سیاست های کلان اقتصادی و زیرساخت های ملی مانند بنادر و فرودگاه ها است.
سطح دوم دولت در ایالت ها، مناطق، استان ها یا سایر نهادهایی که کشور به آنها تقسیم شده است، فعالیت می کند. هر یک از اینها بر انواع خاصی از سیاست ها و قوانین، معمولاً مرتبط با مردم خود، کنترل دارند. این اغلب شامل ارائه خدماتی مانند جاده ها و خدمات بهداشت عمومی و مسائل مهم فرهنگی – مانند آموزش و پخش می شود.
اینها البته فقط نمونه های معمولی هستند. سطح تمرکززدایی و توزیع دقیق اختیارات و مسئولیت ها بین فدراسیون ها بسته به نیاز و شرایط آنها بسیار متفاوت است.
به عنوان مثال، در نیجریه، حفاظت از محیط زیست یک موضوع دولتی است، اما در مالزی، این امر بر اساس خطوط فدرال اداره می شود.
در برخی از سیستم های فدرال، اختیاراتی وجود دارد که منحصراً به هیچ یک از سطوح حکومت تعلق ندارد، اما بین آنها تقسیم می شود.
برای مثال، در هند، هم پارلمان هند و هم قوه مقننه ایالتی می توانند قوانین مربوط به عدالت کیفری و برنامه ریزی اجتماعی و اقتصادی را تصویب کنند. اما اگر بین آنها ناسازگاری وجود داشته باشد، سطح مرکزی قانونگذاری غالب است.
قانون مشترک در مرکز
دومین ویژگی فدرالیسم این است که فرآیندها و مکانیسم هایی را فراهم می کند که از طریق آن ایالت ها، استان ها یا مناطق مختلف فدراسیون می توانند در تصمیم گیری در سطح مرکزی (یا اتحادیه) شرکت کنند.
به طور معمول، این به شکل یک مجلس عالی پارلمان یا سنا است که در آن این ایالت ها، استان ها یا مناطق نمایندگی دارند.
برای مثال، در استرالیا و آرژانتین، هر ایالت با تعداد مساوی از سناتورهای منتخب مستقیم در سنا نمایندگی می شود. در هند و مالزی، برخی از اعضای مجلس علیا به طور غیرمستقیم توسط نمایندگان مجلس ایالتی انتخاب می شوند.
تقسیم قدرت نیز از طریق همکاری بین سطوح مختلف دولت محقق می شود. در کانادا، شورایی متشکل از سران دولت های استانی برای بحث در مورد موضوعات مورد علاقه و هماهنگی ارائه خدمات تشکیل جلسه می دهد. به عنوان مثال، اگرچه مراقبت های بهداشتی در کانادا در درجه اول یک دغدغه استانی است، شورا به وزرای استانی این امکان را داده است که با یکدیگر همکاری کنند تا قیمت های دارویی را در سراسر کشور کاهش دهند.
فدراسیون ها توسط یک قانون اساسی محافظت می شوند
سومین ویژگی این است که در سیستم های فدرال، اختیارات و مسئولیت های سطوح مختلف حکومت در قانون اساسی گنجانده شده است که این توافق نامه فدرال را از تغییر آسان محافظت می کند.
در بسیاری از فدراسیون ها، ایالت ها، مناطق یا استان ها بر تغییرات قانون اساسی حق وتو دارند، به طوری که هیچ یک از سطوح دولتی نمی توانند به طور یکجانبه اختیارات را از دیگری سلب کنند.
در هند، هر گونه اصلاحیه قانون اساسی که بر توزیع قدرت بین اتحادیه و ایالت ها تأثیر می گذارد، باید توسط پارلمان مرکزی و پارلمان های اکثر ایالت های هند تصویب شود.
برای حفاظت از ترتیبات فدرال، قانون اساسی باید شامل یک نهاد قضایی بی طرف – مانند دادگاه عالی یا دادگاه قانون اساسی – باشد که آن توافق را به شیوه ای منصفانه و متعادل اجرا می کند.
فدرالیسم اساساً یک توافقنامه قانون اساسی است که جوامع مختلف مردم را که در مناطق مختلف زندگی می کنند، قادر می سازد تا همه با هم در یک کشور زندگی کنند.
این توافق اذعان می کند که کشور بهتر است متحد باشد و در عین حال از خودمختاری و حقوق افراد مختلف خود محافظت کند.
در برخی منابع به شش نوع فدرالیسم اشاره شده است. دوگانه/تعاونی/ مدل کیک مرمر/ فدرالیسم رقابتی / سهل گیر / جدید