استراتژیبدون دسته بندیخود مدیریتی

۷ گام برای تفکر بهتر

بزرگترین تفاوت ما با سایر جانداران قدرت تفکر است و بزرگترین تفاوت ما با سایر انسانها ، بهتر فکر کردن خواهد بود. همواره به یاد داشته باشید که بزرگترین عضله ما ذهن ماست. پس بهتر فکر کردن به ما یاد خواهد داد که از سایر منابع به بهترین شکل استفاده کنیم. توجه به گامهای زیر شما را در این راه یاری خواهد کرد.

گامهایی برای بهتر فکر کردن

تشخیص دو مدل متفاوت فکر کردن

همیشه اولین گام برای حل یک مساله چه خواهد بود؟ اعتراف به اینکه مشکلی وجود دارد. پس در اینجا هم باید پرسید که” ما چرا به فکر فرو میرویم و در آن گیر میکنیم؟”

فروشگاه موج کوه

این سوال یک توهین جمعی نیست، بلکه یافتن نقاط کوری است که باعث درست کار نکردن مغز میشوند. و این نقاط کور هستند که جلوی بهتر فکر کردن را می گیرند.

دانیل کانمن در کتاب مشهورش دو سیستم فکر کردن را معرفی می نماید.

  • سیستم یک که سریع، احساسی و اتوماتیک میباشد که توسط فعالیت در آمیگدالا انجام میگیرد. تبلیغات کننده ها عاشق این نوع از تفکر هستند که با توسل به آن ما را مجبور به واکنش احساس محور کنند.
  • سیستم دو که معکوس است. این سیستم فکر کردن توسط قشر کورتکس پیشانی هدایت شده که تعمدی و آگاهانه و تحلیلی میباشد. در این نوع تفکر، احساسات فیلتر شده و منطق اجازه تسخیر را میدهد.

هر دو سیستم در شرایط معینی مفید و در شرایطی دیگر می توانند مخرب باشند. اگر به کوهپیمایی و رفته و در حال تفریح هستید، سیستم یک عالی خواهد بود. قهرمانان و موزیسین ها با اعتماد به سیستم یک را با تمرین تقویت می کنند. تفکر در سیستم دوم در شرایطی اینچنینی به خوبی عمل نمیکند.

با اینهمه، تفکر سیستم دوم، در زمانی که شما در حالت برنامه ریزی برای پیدا کردن یک راه فرار از دست یک خرس باشید، شما را یاری خواهد کرد. و قهرمانان و موسیقیدان ها از این سیستم برای مطالعه عملکرد و برنامه ریزی برای تمرینات آتی خود استفاده می کنند.

نکته : کلید در اینجا هماهنگی نوع سیستم با موقعیت است.

یک هماهنگی خوب باعث میشود که بهتر فکر کردن و تصمیمات خوب حاصل شوند. و یک هماهنگی بد… باعث میشود که در دام خرس گرفتار شوید.

بهتر فکر کردن

ایجاد قطع کننده های مدارهای احساسی

احساسات به خودی خود بد نیستند. این احساسات هستند که قسمتی از ما را تشکیل میدهند. و درک کاملی از جهان ایجاد میکنند. اما با این همه احساسات می توانند ما را به سمت تصمیماتی سوق دهند که نتایج منفی به بار بیاورند و باعث مسائلی شوند که سالها بدون راه حل باقی بمانند.

این دلیلی است که باید خودتان را بشناسید و درک کافی از احساسات داشته باشید تا بتوانید قطع کننده های احساسی را در زمان لازم فعال کنید.

یک قطع کننده احساسی مانند این است که فرد در زمان عصبانیت تا ده بشمارد. این شمارش باعث تغییر وضعیت فکر کردن از سیستم یک به سیستم دوم خواهد شد. اما باید توجه کرد که هیچ قطع کننده احساسی نمیتوان یافت که برای همه مناسب باشد. ممکن است یک روش برای فردی مناسب و برای دیگری بی فایده بنماید. شناسایی این قطع کننده های احساسی باعث خواهد شد تا تبدیل به انسانهایی بالغ شویم تا بتوانیم بر اساس بهتر فکر کردن عمل کنیم.

خود را در فضاهایی قرار دهید که کامل کننده فکر کردن شما باشند.

آیا جاهایی میشناسید که برای نوع خاصی از فکر کردن مناسب باشند؟ به طور مثال بعضی از افراد برای نوشتن به کافی شاپ می روند. اما این مهم است بدانید که محیطهایی با مقدار متوسط سروصدای محیطی برای تفکر انتزاعی و خلاقانه خوب هستند، اما لزوما مناسب تفکر تحلیلی و تعمدی نمیباشند.

فکر کردن تعمدی مانند – انجام وظایف – در محیط های ساختار یافته ، ساکت و سازمان یافته بهتر انجام خواهند شد. محیط فیزیکی و شنیداری که در آن قرار داریم به شکل گیری عملکرد مغز ما کمک میکند و نوع تفکر ما را شکل می دهد. با استفاده از این نکته می توانید برای نوع تفکری که لازم دارید محیطی مناسب انتخاب کنید تا بهتر فکر کردن را تقویت کرده باشید. همچنین مطمئن شوید که در حال فکر کردن به چیز درست هستید.

فکر کردن را تنها به چیزهایی که می توانید به شفافیت تعریف کنید، محدود نمایید.

ما مدت زمان زیادی از تفکر را به فکر کردن درباره مسائل می پردازیم. در اینجا منظور یک مساله ریاضی یا یک موضوع فوری نیست. مساله می تواند یک چیز خرد و کوچک باشد. مثلا زدن دکمه اسپیس در کیبرد برای ایجاد فاصله بین کلمات. یا اینکه یک موضوع خاص و نقطه ای در مورد زمان پیش رو مانند بازگرداندن فرزندان از مدرسه یا مانند آن.

اما باید توجه داشت که همه مسائل به این مشخصی نیستند. چیزی که درباره بسیاری از مسائل و موضوعات اهیمت دارد، بازتعریف مساله میباشد. من می خواهم بسکتبالیست بهتری شوم. بسکتبالیست بهتر یعنی چه؟ یعنی باید چه کاری انجام داد؟ شناسایی نقاط ضعف؟ ایجاد هدف…شاید این مقدار زیادی از زمان شما را بگیرد، اما باز هم نزدیک ترین راه برای رسیدن به پاسخ و فکر کردن بهتر همین میباشد.

از قدرت تخریب خلاق برای توسعه ایده ها و بهتر فکر کردن استفاده کنید.

چه میزانی از اولین پاسخهایی که به ذهن شما خطور میکنند، بهترین پاسخ ها خواهند بود؟ احتمالا اغلب اینطور نیست.

مطمئنا، ایده نهایی شما ممکن است است قسمتهایی از اولین ایده را در خود داشته باشد. اما اگر این ایده واقعا بهترین راه حل باشد، آنگاه تفاوت زیادی به خصوص در جزییات با اولین ایده خواهد داشت. بر این اساس باید ایده های اولیه را به هر شکلی ویرایش و یا از روش خلاقانه تخریب نمود.

مفهوم طوفان مغزی نیز میتواند یکی از راهکارها برای نیل به این مقصود باشد. همه ایده ها را بگیرید. بدون اینکه در مورد آنها قضاوت کنید، همه را جمع کرده و در پایان به بررسی بپردازید.

اشتراک گذاری عمدی

ممکن است پر از ایده های خوب باشید. اما نهایتا شما یک نفر هستید. ایده های شما در حد محدودیت های شما محدود میشوند. به اشتراک گذاشتن ایده ها با دیگران میتواند به پخته شدن یک ایده یا دیدن زوایای تاریک آن بیانجامد. و این کار باعث می شود که به فکر کردن بهتر دست یابید.

به خودتان اجازه تفکر خلاقانه و استراتژیک بدهید.

یادگیری فکر کردن بهتر و تبدیل شدن به یک متفکر بر اساس یک حادثه ایجاد نمیشود. شما مجبورید نحوه فکر کردن را یاد بگیرید. باید بفهمید که چطور می اندیشید و مسیر رسیدن به بهتر فکر کردن را بیاموزید. تفکر خارج از چارچوب، اجاز دادن به ذهن برای رد شدن از حصارها و جذب ایده های جدید در کنار مطالعه دیدگاههای متفاوت باعث بهتر فکر کردن در طول زمان خواهد شد.

مطالب مرتبط

۳.۷/۵ - (۳ امتیاز)

دکتر مهدی جباریان

دکتر مهدی جباریان دکتری مدیریت استراتژیک دانشگاه تهران کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبایی کارشناسی مهندسی معماری دانشگاه آزاد اسلامی مشاور و مدرس حوزه استراتژی و مدیریت mahdi.jabarian@ut.ac.ir

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن