ملت جامعه ای از مردم است که بر اساس ترکیبی از ویژگی های مشترک مانند زبان، تاریخ، قومیت، فرهنگ و/یا جامعه شکل گرفته است. بنابراین یک ملت هویت جمعی گروهی از مردم است که با آن ویژگی ها تعریف می شوند. برخی از ملت ها با گروه های قومی (ناسیونالیسم قومی) و برخی دیگر با وابستگی به قانون اساسی اجتماعی و سیاسی شکل می گیرند. یک ملت عموماً آشکارا سیاسی تر از یک گروه قومی است. ملت را جامعه ای فرهنگی-سیاسی نیز تعریف کرده اند که به خودمختاری، وحدت و منافع خاص خود آگاه شده است.
اجماع دانشمندان بر این است که ملت ها از نظر اجتماعی ساخته شده اند و از نظر تاریخی ممکن است پدیدار شوند. در طول تاریخ، مردم به گروههای خویشاوند و سنتها، مقامات سرزمینی و سرزمین خود دلبستگی داشتهاند، اما ناسیونالیسم – این باور که دولت و ملت باید بهعنوان یک دولت ملی همسو شوند – تا پایان قرن هجدهم به یک ایدئولوژی برجسته تبدیل نشد. سه دیدگاه قابل توجه در مورد چگونگی توسعه کشورها وجود دارد. ازلی گرایی (دوام گرایی)، که بازتاب مفاهیم رایج از ناسیونالیسم است، اما تا حد زیادی در میان دانشگاهیان مورد توجه قرار نگرفته، پیشنهاد می کند که همیشه ملت ها وجود داشته اند و ناسیونالیسم یک پدیده طبیعی است. نمادهای قومی ناسیونالیسم را به عنوان پدیده ای پویا و در حال تحول توضیح می دهد و بر اهمیت نمادها، اسطوره ها و سنت ها در توسعه ملت ها و ناسیونالیسم تأکید می کند. نظریه مدرنیزاسیون، که جایگزین اولیه گرایی به عنوان تبیین مسلط ناسیونالیسم شده است، رویکردی ساخت گرایانه را اتخاذ می کند و پیشنهاد می کند که ناسیونالیسم به دلیل فرآیندهای مدرنیزاسیون، مانند صنعتی شدن، شهرنشینی و آموزش انبوه که آگاهی ملی را ممکن ساخته است، پدیدار شد.
طرفداران تئوری مدرنیزاسیون ملتها را به عنوان «جمعیت های خیالی» توصیف می کنند، اصطلاحی که بندیکت اندرسون ابداع کرده است. یک ملت یک جامعه خیالی است به این معنا که شرایط مادی برای تصور ارتباطات گسترده و مشترک وجود دارد و به طور عینی غیرشخصی است، حتی اگر هر فرد در ملت خود را به طور ذهنی بخشی از یک وحدت مجسم شده با دیگران تجربه کند. در بیشتر موارد، اعضای یک ملت با یکدیگر غریبه می مانند و احتمالاً هرگز ملاقات نخواهند کرد. ناسیونالیسم در نتیجه یک «سنت ابداع شده» تلقی میشود که در آن احساسات مشترک شکلی از هویت جمعی را ارائه میکند و افراد را در همبستگی سیاسی به هم پیوند میدهد. «داستان» بنیادی یک ملت ممکن است حول ترکیبی از ویژگیهای قومی، ارزشها و اصول ساخته شود و ممکن است ارتباط نزدیکی با روایتهای متعلق بودن داشته باشد.
فهرست محتوا
واژه ملت از کجا ریشه گرفته است
کلمه انگلیسی ملت یا nation از کلمه لاتین natio، به پشت سر فعل nascar «به تولد» (به پشت: natum)، از زبان فرانسوی آمده است. در لاتین، natio نشان دهنده فرزندان همزاد و همچنین گروهی انسانی با منشأ مشابه است. واژه فرانسوی قدیم nacion – به معنای “تولد” (نیزانس)، “محل مبدا” – که به نوبه خود از کلمه لاتین natio (nātĭō) به معنای واقعی کلمه به معنای “تولد” سرچشمه می گیرد.
فرهنگ لغت قانون بلک یک ملت را اینگونه تعریف می کند:
ملت، n. (14ج) ۱. گروه بزرگی از مردم که منشأ، زبان و سنت و عرف مشترک دارند. تشکیل یک نهاد سیاسی • زمانی که یک ملت با یک دولت منطبق است، اغلب از اصطلاح دولت-ملت استفاده می شود….
جامعه ای از مردم ساکن در یک قلمرو مشخص و سازماندهی شده تحت حکومت مستقل. یک دولت سیاسی مستقل….
ویژگی های یک ملت
اکنون زمان آن است که ویژگی های اصلی یک ملت را بشناسیم. متوجه خواهید شد که تفاوت بین یک دولت و یک ملت اساساً در ویژگی های متمایز آنها است.
تبار مشترک
افراد در یک ملت معمولاً منشأ و تبار مشترک دارند
مرزهای جغرافیایی
ملتی که در عین حال یک دولت است، مرزهای جغرافیایی مشخصی دارد. افرادی که یک ملت را تشکیل می دهند ممکن است در یک قلمرو تعریف شده زندگی کنند.
دولت
اکثر دولت-ملت ها دارای نهادهای سیاسی خاص خود هستند که برای تشکیل دولت گرد هم می آیند.
زبان مشترک
افراد یک ملت دارای زبان مشترک هستند
درگیری های داخلی نادر قومی
یکی دیگر از ویژگیها (و مزیتهای) منحصربهفرد یک ملت این واقعیت است که درگیریها و اختلافات به اندازه دولتهای متنوع و ناهمگون آشکار نیست.
دین مشترک
مردم ساکن در این کشور تمایل به داشتن یک دین مشترک دارند.
شیوه های فرهنگی مشابه
مردم یک ملت معمولاً رویه های مرسوم یا سنتی مشترک دارند. این شاید یکی از بارزترین ویژگی های یک ملت باشد.
منابع: cegastacademy / wikipedia