سیاست

لیبرالیسم به زبان ساده: اصول، مثالها و پیشینه

لیبرالیسم یک ایدئولوژی سیاسی و فلسفی برای ایجاد آزادی، رضایت و برابری فردی است. لیبرال های مختلف طیف وسیعی از دیدگاه ها را بر اساس درک خود از این ایدئولوژی اتخاذ می کنند. حقوق فردی، از جمله حقوق مدنی و حقوق بشر، در میان این دیدگاه ها حرف اول را می زند.

این مفهوم همچنین از آزادی و آزادی بیان، وجدان مذهبی و مطبوعات، تعریف سکولاریسم و دموکراسی حمایت می کند. برای تعریف دقیق‌تر لیبرالیسم، باید نقش، ماهیت و همچنین کارکرد قدرت دولتی را درک کرد که شامل جنبه‌های زیر است:

فروشگاه موج کوه
  • آزادی فردی: لیبرالیسم اساساً ایدئولوژی آزادی است. عشق آن به آزادی فردی غیرقابل تردید است. تبدیل به آزادی خواهی شده است. برای لیبرال ها، آزادی جوهره شخصیت انسان است. این وسیله ای برای پیشرفت فرد است.
  • فرد محور: لیبرالیسم با فرد آغاز می شود و به فرد ختم می شود. برای لیبرال ها، فرد مرکز همه فعالیت ها و نقطه کانونی است. فرد هدف است در حالی که سایر انجمن ها، از جمله دولت، وسیله ای هستند که برای فرد وجود دارد. فرد مرکزی است که همه چیز در اطراف آن حرکت می کند.
  • اقتصاد سرمایه‌داری: لیبرالیسم طرفدار اقتصاد بازار آزاد، یعنی شیوه اقتصاد سرمایه‌داری است. این سیستم معتقد به سیستم مالکیت خصوصی است که حقوق مالکیت را مقدس می داند. حداکثر سود به عنوان تنها انگیزه؛ شیوه تولید و توزیع سرمایه داری به عنوان تنها ماهیت؛ نیروهای بازار به عنوان ابزار کنترل کننده اقتصاد
  • دولت محدود: لیبرالیسم از مفهوم دولت محدود حمایت می کند. لیبرال ها دولت را وسیله ای برای رسیدن به خیر و صلاح فرد می دانند. آنها با هر نوع دولت توتالیتر مخالفند. آنها بر این عقیده هستند که دولت قدرتمندتر به معنای فرد کمتر آزاد است. لاک می‌گفت: «چون وظایف دولت محدود است، اختیارات آن نیز محدود است».
  • مخالفت با سنت ها/خرافات: از آنجایی که لیبرالیسم به عنوان واکنشی در برابر سنت ها/خرافات مطرح شد، طبیعتاً با تمام اقدامات ارتجاعی مخالف است. لیبرالیسم برخاسته از رنسانس و رفورماسیون، بر عقل و خردگرایی ایستاده و در واقع استوار است. لیبرالیسم برخلاف الگوی فئودالی انسان به عنوان موجودی منفعل، از مدلی از انسانی که فعال تر و اکتسابی تر است، طرفداری می کند.
  • دموکراسی: لیبرالیسم نماینده حکومت دموکراتیک است. به دنبال ایجاد یک حکومت مردمی، توسط مردم و برای مردم است. حکومتی که بر اساس قانون اساسی و مشروطیت عمل کند. دولتی که از حاکمیت قانون حمایت می کند. دولتی که حقوق و آزادی های مردم را تامین کند. مک گاورن می گوید لیبرالیسم ترکیبی از دموکراسی و فردگرایی است.
  • رفاه گرایی: لیبرالیسم ارتباط تنگاتنگی با رفاه گرایی دارد. رفاه، به عنوان یک فعالیت دولتی، این ایده است که دولت برای رفاه مردم کار می کند. مفهوم لیبرالی فعالیت دولتی مفهومی است که در آن دولت به مردم خدمت می کند. به عبارت دیگر، دولت رفاه یک دولت «خدمات اجتماعی» است.

پیشینه لیبرالیسم

  • لیبرالیسم در عصر روشنگری به عنوان یک جنبش سیاسی جداگانه ظاهر شد و در میان اقتصاددانان و فیلسوفان غربی گسترش یافت.
  • این تفکر موجود در امتیازات ارثی، سلطنت مطلقه، اعتقادات دولتی و حق الهی پادشاهان را به چالش کشید.
  • محافظه کاری و ارتدکس کلاسیک را با حاکمیت قانون و دموکراسی نمایندگی رد کرد.
  • علاوه بر این، لیبرال ها به انحصارات سلطنتی، سیاست های مرکانتیلیستی و دیگر موانع تجاری پایان می دهند. در عوض، از تجارت آزاد، جهانی شدن و بازاری شدن حمایت می کرد.
  • مردم منشأ لیبرالیسم را به یک نظریه‌پرداز سیاسی و فیلسوف انگلیسی قرن هفدهم، جان لاک، می‌دانند.
  • به گفته وی، هر انسانی دارای حق زندگی، آزادی و دارایی است که دولت ها به جای نقض آن باید از آن محافظت کنند. این بدان معناست که مداخله مشروع دولت باید با رضایت مردم انجام شود.
  • بعدها، رادیکال های انقلاب شکوهمند، آمریکا و فرانسه از ایدئولوژی لیبرالیستی حمایت کردند. انتشار آن بیشتر پس از انقلاب فرانسه گسترده شد.
  • در قرن نوزدهم، دولت‌های لیبرال محافظه‌کاری را در کشورهای اروپایی، آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی شکست دادند.
  • بعدها، اصول لیبرالیستی با فاشیسم و ​​مارکسیسم و ​​لنینیسم به عنوان چالش های ایدئولوژیک جدید مواجه شدند.
  • با این وجود، پس از پیروزی لیبرال دموکراسی در هر دو جنگ جهانی، گسترش این ایدئولوژی شتاب بیشتری گرفت.

سوالات رایج پیرامون لیبرالیسم

تفاوت سوسیالیسم و لیبرالیسم چیست؟

سوسیالیسم معتقد است که تنها با اعطای قدرت کامل اقتصادی و سیاسی به دولت می توان به پیشرفت اقتصادی و برابری میان شهروندان دست یافت. لیبرالیسم کلاسیک معتقد است که دولت فقط باید نهادی را در اختیار بگیرد تا اطمینان حاصل شود که شهروندان می توانند آزادانه از خدمات آن نهاد خاص بهره مند شوند. لیبرالیسم کلاسیک برای رسیدن به پیشرفت اقتصادی و برابری نیازی به اجرای کامل قانون و نظم ندارد. لیبرالیسم مدرن معتقد است که دولت نه تنها باید در امور اقتصادی یا سیاسی، بلکه در امور اجتماعی، مانند فعالیت های روزمره شهروندانش نیز دخالت کند. در واقع، لیبرالیسم مدرن دیگر با لیبرالیسم کلاسیک مرتبط نیست و در عوض شبیه سوسیالیسم می شود.

فرق لیبرال با نئولیبرال چیست؟

لیبرالیسم در هسته خود یک فلسفه سیاسی گسترده است. آزادی را تا حد بالایی رعایت می کند و تمام جنبه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه از جمله نقش دولت را تعریف می کند. نئولیبرالیسم اساساً یک ایدئولوژی اقتصادی است. سیاست‌های نئولیبرالیسم بیشتر متمرکز هستند و عمدتاً به بازارها و سیاست‌ها و اقداماتی که بر اقتصاد تأثیر می‌گذارند مربوط می‌شوند.

فرق لیبرالیسم با مارکسیسم چیست؟

وقتی به این دو مفهوم نگاه می کنیم، می توانیم شباهت هایی را شناسایی کنیم. هر دو با جنبه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی یک جامعه خاص ارتباط دارند. هر دو به وضعیت انسان های ساکن در جامعه می پردازند. / وقتی به تفاوت ها نگاه می کنیم، می بینیم که مارکسیسم یک نظریه است در حالی که لیبرالیسم یک ایدئولوژی است. مارکسیسم از یک گذار اجتماعی صحبت می کند و در مقابل لیبرالیسم به وضعیت فردی می پردازد.

کدام کشورها لیبرال هستند؟

از مشهورترین کشورهای لیبرال می توان به نروژ، سوئد، دانمارک، فنلاند، ایسلند، نیوزلند، سوئیس، کانادا، آلمان و استرالیا اشاره کرد.

منابع: byjus / differencebetween / movehub

۴.۴/۵ - (۹ امتیاز)

دکتر مهدی جباریان

دکتر مهدی جباریان دکتری مدیریت استراتژیک دانشگاه تهران کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبایی کارشناسی مهندسی معماری دانشگاه آزاد اسلامی مشاور و مدرس حوزه استراتژی و مدیریت mahdi.jabarian@ut.ac.ir

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن