انواع استراتژی

آشنایی با سطوح و انواع استراتژی در کسب و کار

۰ 634 خواندن این مطلب 4 دقیقه زمان میبرد

استراتژی واژه ای است که زمانی که به کار برده میشود، یک فرد خمیده، هوشیار و آماده را برای حمله به دشمن که دارای تمرکز، انضباط و اشتیاق است به تصویر میکشد. در واقع استراتژی هر جایی که شکلی از رقابت در آن وجود داشته باشد، معنا پیدا میکند. اصل بقا در محیط زیست از نظر دانشمندان این رشته ارتباط زیادی با مفهوم استراتژی پیدا میکند. سیاست ، جنگ ، ورزش و کسب و کار و تجارت از سایر جاهایی هستند که رقابت هست. پس استراتژی نیز خواهد بود. در این مطلب با انواع استراتژی آشنا خواهید شد.

فهرست محتوا

انواع استراتژی در کسب و کار

سلسله مراتب استراتژی در کسب و کار

سطح شرکت	استراتژی شرکت
سطح کسب و کار	استراتژی کسب و کار
سطح عملیاتی	استراتژی عملیاتی
سطح عملکردی	استراتژی عملکردی

برای اینکه درک درستی پیرامون انواع استراتژی در کسب و کار صورت بگیرد، لازم می نماید که ابتدا توضیحاتی پیرامون سطوح استراتژی ارایه شود. به طور کلی چهار سطح از استراتژی در سازمانها به کار گرفته میشود. استراتژی در سطح شرکت ، استراتژی در سطح کسب و کار و استراتژی عملیاتی و استراتژی عملکردی.

مرتبط : مدیریت استراتژیک چیست؟

انواع استراتژی : استراتژی سطح شرکت

اولین سطح از استراتژی در دنیای کسب و کار استراتژی سطح شرکت می باشد. این سطح از استراتژی روی چیستی کسب و کار و نحوه ورود به بازارها تاکید دارد. در این مرحله استراتژی عمومی ، بازارها و برنامه ورود به این بازارها مشخص میشوند.

استراتژی های رشد

این حوزه از انواع استراتژی می تانند باعث افزایش فروش ، سطح بازار و سودآوری شوند.

رشد داخلی : افزایش ظرفیت داخلی سازمان بدون تملک سایر شرکتها.
تنوع مختلط : تملک کسب و کار نامرتبط.
ادغام : دو شرکت با اندازه یکسان با یکدیگر ترکیب شوند. به منظور بهره گیری از هم افزایی.
اتحاد استراتژیک : شراکتهای موقتی

تجدید ساختار شرکتها

برای تغییر یک منظومه گسترده از فعالیت ها و تصمیمات و تغییر روابط و سازمان کاری. هدف از تجدید ساختار افزایش اثربخشی میباشد. تجدید ساختار می تواند شامل رشد ، پایدار سازی یا جمع کردن باشد. این مساله به چرایی استفاده از آن بستگی خواهد داشت.

استراتژی سطح کسب و کار

این سطح از استراتژی روی استفاده از استراتژی برای تاکتیک های خاص هر بازار تاکید دارد. همچنین در این سطح مزیت رقابتی واحدهای کسب و کار مورد توجه و تمرکز قرار میگیرند.

انواع استراتژی از نگاه مایکل پورتر – استراتژی رقابتی

این دیدگاه توسط مایکل پورت متفکر حوزه استراتژی کسب و کار در سال ۱۹۸۰ ایجاد گردید و به عنوان استراتژی های ژنریک یا استراتژی های عمومی مطرح شد. پورتر به خاطر “فرضیه پورتر” ، “پنج نیروی رقابتی پورتر” و مدل “چهارگوشه پورتر” شناخته میشود. وی اینچنین بیان می کند که هر چه که شرکت انتخاب می کند، بازتاب دهنده انتخابهای آن پیرامن نوع مزیت رقابتی و محدوده میباشد. به بیان دیگر، انتخاب یک شرکت تعیین کننده نوع مزیتی است که نسبت به سایر رقبا به دست خواهد آورد.

وی انواع استراتژی کسب و کار را بر اساس رهبری هزینه ، تمایز و تمرکز طبقه بندی نموده است. مایکل پورتر اعتقاد دارد که یک شرکت در یک زمان می تاند تنها از یک استراتژی استفاده کند و بهره گیری از استراتژی های چندگانه از نظر وی باعث شکست در محصول یا بازار میگردد. نوع استراتژی مورد استفاده در اینجا به اهداف بلندمدت یا کوتاه مدت، بازار هدف، صنعت و رقابت شرکت بستگی خواهد داشت. پیروزی این استراتژی ها نیز آشکارا به این موضوع بستگی دارد که شرکت توانایی به دست آوردن حاشیه سود بیشتر از سطح صنعت داشته باشد.

استراتژی های رهبری هزینه

یک استراتژی که شرکت می تواند قیمت گذاری محصولات خود را بر اساس پایینترین هزینه ممکن انجام دهد و با استفاده از آن سهم بازار بیشتر به دست آورده یا موقعیت خود را حفظ کند. به بیان دیگر، در کلاس مشتریانی که نسبت به قیمت حساسیت دارند این نوع استراتژی می تواند به رهبری در بازار ختم شود. از مثالهای موفق در این دسته نیز می توان به وال مارت اشاره کرد.

توسل به تولید انبوه ، کاهش گزینه های محصول و ارایه خدمات استاندارد ، بهره گیری از نیروی کار ارزان قیمت مانند آنچه که در سالهای اخیر در چین اتفاق افتاده است یا دسترسی به مواد اولیه ارزان از جمله موارد و راهبردهایی هستند که در پیاده سازی این استراتژی موثر میباشند.

استراتژی های تمایز

یکی دیگر از انواع استراتژی از نگاه پورتر که اشاره به تمایز دارد. زمانی که یک محصول از سایر محصولات مشابه خود به دلیل نحوه ارایه یا ویژگی های خاص متمایز شود و این تمایز اثر مثبتی بر مشتری داشته باشد، استراتژی تمایز به کار گرفته شده است. در سالیان گذشته این استراتژی توسط شرکت اپل به کار گرفته شده است.

این راهبرد بر خلاف استراتژی هزینه میباشد، جرا که در اینجا مشتری حساسیت کمی نسبت به قیمت دارد و بیشتر تمرکزش بر کیفیت می باشد و حاضر است به خاطر این کیفیت و ویژگی های خاصی که دریافت می کند، مبالغ بیشتری بپردازد.

در این استراتژی ، هزینه تمام شده بالای هزینه متوسط صنعت میباشد که شامل پتنت اختراعات یا امثال آن میشود. از سوی دیگر نیز قیمت گذاری در سطح بالای صنعت انجام خواهد شد.

استراتژی های تمرکز

همانطور که از نام این نوع استراتژی برمی آید فقط برای بخش خاص و انتخاب شده ای از مخاطبان در بازار که دارای نیازهای ویژه هستند کاربرد دارد. بازار هدف در اینجا دارای نیازهای خاص و یکتا میباشد. به طور معمول شرکت در این وضعیت یک قسمت کوچک از بازار را انتخاب میکند که تعداد رقبا در آن کم بوده و یا اینکه رقیبی در بازار وجود نداشته باشد.

استراتژی تمرکز خود می تواند به انواع استراتژی تمایز یا رهبری هزینه بیانجامد. در تمرکز هزینه ، قیمتها برای یک نیاز خاص برای بخشی ویژه از بازار در سطح پایین در نظر گرفته میشوند. همچنین در استراتژی تمرکز بر تمایز، شرکتها به دنبال رقابت بر سر نیازهای خاص یک قسمت از بازار هستند.

انواع استراتژی : استراتژی عملیاتی یا استراتژی دپارتمانی

یکی از انواع استراتژی است که به برنامه ریزی مدیریت برای یک فعالیت عملیاتی عمده یا فرآیند درون کسب و کار مانند واحد تحقیق و توسعه ، واحد بازاریابی ، واحد مالی ، تولید ، توسعه منابع انسانی یا مانند آن اشاره دارد. یک کسب و کار به تعداد زیادی از استراتژی های عملیاتی نیاز دارد.

استراتژی عملکردی

نهایتا استراتژی عملکردی از انواع استراتژی هست که در پایین ترین سطح قرار میگیرد. این سطح به واحدهای عملکردی سازمان شکل میدهد. یک شرکت ممکن است که یک استراتژی عملکردی داشته باشد. به عنوان یک مثال در مناطق فروش خود. یک استراتژی عملکردی میتواند برای هر ست از اهداف سالیانه بخش ها به کار گرفته شود.