انقلاب لیبی: خیزش، مبارزه و جنگ داخلی
در اوایل سال ۲۰۱۱، در میان موج اعتراضات مردمی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، تظاهرات مسالمتآمیز علیه رژیمهای مستقر، انتقال سریع قدرت را در مصر و تونس به ارمغان آورد. اما در لیبی، قیام علیه حکومت چهار دهه ای معمر القذافی به جنگ داخلی و مداخله نظامی بین المللی منجر شد.
فهرست محتوا
خیزش
در ۱۵ فوریه ۲۰۱۱، تظاهرات ضد دولتی در بنغازی توسط معترضانی که از دستگیری یک وکیل حقوق بشر به نام فتحی تربل خشمگین شده بودند، برگزار شد. معترضان خواستار کناره گیری قذافی و آزادی زندانیان سیاسی شدند. نیروهای امنیتی لیبی از ماشین های آب پاش و گلوله های لاستیکی علیه جمعیت استفاده کردند که در نتیجه تعدادی زخمی شدند. برای مقابله بیشتر با تظاهرات، یک تظاهرات دولتی که توسط مقامات لیبی سازماندهی شده بود از تلویزیون دولتی پخش شد.
با تشدید تظاهرات، با کنترل بنغازی توسط تظاهرکنندگان و گسترش ناآرامی ها به طرابلس، دولت لیبی شروع به استفاده از نیروی مرگبار علیه تظاهرکنندگان کرد. نیروهای امنیتی و جوخه های مزدوران گلوله های واقعی را به سمت جمعیت تظاهرکنندگان شلیک کردند. تظاهرکنندگان همچنین با تانک و توپخانه و از هوا با هواپیماهای جنگی و هلیکوپترها مورد حمله قرار گرفتند. رژیم ارتباطات را محدود کرد، اینترنت را مسدود کرد و خدمات تلفن را در سراسر کشور قطع نمود. در ۲۱ فوریه، یکی از پسران قذافی، سیفالاسلام، در تلویزیون دولتی سخنرانی کرد و اغتشاشگران خارجی را مسئول ناآرامیها دانست و گفت که تظاهرات بیشتر میتواند منجر به جنگ داخلی در کشور شود. او قول داد که رژیم «تا آخرین گلوله» خواهد جنگید.
تشدید ناگهانی خشونت علیه معترضان و غیرنظامیان توسط دولت با محکومیت بینالمللی رهبران خارجی و سازمانهای حقوق بشری مواجه شد. همچنین به نظر می رسید که این امر به انسجام رژیم لطمه می زند و باعث شد تعدادی از مقامات عالی رتبه – از جمله وزیر دادگستری و تعدادی از دیپلمات های ارشد لیبی از جمله سفیر لیبی در سازمان ملل – در اعتراض به استعفا یا بیانیه هایی محکوم کنند. تعدادی از سفارتخانه های لیبی در سرتاسر جهان پرچم لیبی قبل از قذافی را به اهتزاز درآوردند که نشان دهنده حمایت از قیام بود. به نظر می رسید حمایت از قذافی نیز در برخی از بخش های ارتش متزلزل شده است. در حالی که نیروی هوایی لیبی حملاتی را علیه تظاهرکنندگان انجام می داد، دو خلبان جنگنده لیبیایی جت های خود را به سمت مالت به پرواز درآوردند و به جای اطاعت از دستور بمباران بنغازی، فرار کردند.
در ۲۲ فوریه قذافی در تلویزیون دولتی یک سخنرانی تند و پرحاشیه ایراد کرد و تظاهرکنندگان را به عنوان خائن محکوم نمود و از حامیان خود خواست تا با آنها مبارزه کنند. این سخنرانی در محوطه باب العزیزیه، مقر اصلی قذافی در طرابلس، در مقابل ساختمانی برگزار شد که هنوز خسارت زیادی از حمله هوایی سال ۱۹۸۶ توسط ایالات متحده دیده می شد. او در برابر درخواست ها برای کناره گیری مقاومت کرد و قول داد در لیبی بماند. اگرچه او استفاده از زور علیه معترضان را رد کرد، اما بارها قول داد که برای باقی ماندن در قدرت از خشونت استفاده کند.
درگیری ها ادامه یافت و قدرت قذافی تضعیف شد زیرا واحدهای نظامی لیبی به طور فزاینده ای در کنار مخالفان علیه رژیم قرار گرفتند. از آنجایی که تظاهرکنندگان از انبارهای تسلیحات دولتی به اسلحه دست یافتند و با واحدهای نظامی فراری پیوستند، جنبش ضد قذافی به شکل یک شورش مسلحانه درآمد. نیروهای شورشی تازه مسلح توانستند اکثر نیروهای حامی قذافی را تا ۲۳ فوریه از بخش شرقی لیبی از جمله شهر بنغازی و بسیاری از شهرهای غربی بیرون کنند. مرز لیبی و مصر باز شد و به خبرنگاران خارجی اجازه ورود به کشور را دادند. اولین بار از زمان شروع درگیری یگان های شبه نظامی طرفدار قذافی همچنان شهر طرابلس را تحت کنترل خود داشتند، جایی که قذافی و اعضای خانواده و حلقه درونی او در آنجا مستقر بود.
زمانی که قذافی نیروهای خود را در منطقه طرابلس جمع کرد تا شورشیان را در آنجا مهار کند، به نظر می رسید اظهارات عمومی او نشان می داد که او به طور فزاینده ای منزوی و مستأصل شده است. قذافی در گفتوگوی تلفنی با تلویزیون دولتی لیبی در ۲۴ فوریه بار دیگر به معترضان حمله کرد و گفت که جوانان در مرکز جنبش اعتراضی تحت تأثیر داروهای توهمزا عمل میکنند و تظاهرات توسط القاعده کنترل میشود. .
رهبران خارجی همچنان خشونت را محکوم کردند. با این حال، تلاشهای بینالمللی برای مداخله یا فشار بر رژیم برای پایان دادن به خونریزی، به دلیل حضور بسیاری از اتباع خارجی در لیبی که هنوز منتظر تخلیه بودند، پیچیده شد.
رژیم به تلاش های خود برای حفظ پایتخت ادامه داد و حملاتی را در اطراف طرابلس انجام داد که برخی از آنها توسط نیروهای شورشی دفع شد. در ۲۵ فوریه، افراد مسلح طرفدار قذافی در طرابلس به تظاهرکنندگان غیرمسلح و سایرین حمله کردند که پس از نماز جمعه از مساجد بیرون آمدند.
فشار بین المللی برای کناره گیری قذافی با ادامه خشونت و تخلیه اتباع خارجی افزایش یافت. شورای امنیت سازمان ملل متحد به اتفاق آرا اقدامی را تصویب کرد که شامل تحریمهای شدید علیه رژیم قذافی، اعمال ممنوعیت سفر و تحریم تسلیحاتی و مسدود کردن داراییهای خانواده قذافی بود. این اقدام همچنین وضعیت لیبی را به دادگاه کیفری بین المللی (ICC) ارجاع داد. ایالات متحده، اتحادیه اروپا (EU) و تعدادی از کشورهای دیگر نیز تحریم هایی را اعمال کردند. در ۲۸ فوریه، ایالات متحده اعلام کرد که حداقل ۳۰ میلیارد دلار از دارایی های لیبی را مسدود کرده است.
در بحبوحه ادامه درگیری ها در حالی که نیروهای شورشی مواضع خود را در خارج از طرابلس تقویت کردند، قذافی تعدادی از روزنامه نگاران غربی را به این شهر دعوت کرد تا نشان دهد اوضاع در پایتخت تحت کنترل است. او در مصاحبهها همچنان القاعده و داروهای توهمزا را عامل این قیام میدانست. او مدعی شد که رهبران غربی که خواستار کنارهگیری او شدهاند، این کار را به دلیل تمایل به استعمار لیبی انجام دادهاند، و اصرار داشت که لیبیاییها همچنان او را دوست دارند.
شورای ملی انتقال
شورای رهبری شورشیان، که از ادغام گروه های شورشی محلی تشکیل شد، در اوایل ماه مارس در بنغازی ظاهر شد. این شورا که به عنوان شورای ملی انتقالی (TNC) شناخته می شود، اعلام کرد که هدف آن این است که به عنوان رهبری نظامی شورشیان و به عنوان نماینده اپوزیسیون لیبی، ارائه خدمات در مناطق تحت کنترل شورشیان و هدایت انتقال کشور به حکومت دموکراتیک باشد.
با ادامه مبارزات مسلحانه، شرایط در لیبی بدتر شد و هزاران نفر، عمدتاً کارگران مهاجر از مصر و تونس، به سمت مرزها گریختند. دولتها و سازمانهای بشردوستانه شروع به سازماندهی تلاشهایی برای رسیدگی به کمبود روزافزون غذا، سوخت و تجهیزات پزشکی در سراسر کشور کردند.
پس از اینکه انقلابیون موفق شدند کنترل شرق لیبی و تعدادی از شهرها در غرب را به دست بگیرند، به نظر می رسد که درگیری وارد بن بست شده است. رژیم قذافی همچنان سربازان و تسلیحات کافی برای مهار طرابلس و انجام حملات جدید را در اختیار داشت، که جنگجویان انقلابی، اگرچه تجهیزات ضعیفی داشتند، تا حد زیادی قادر به دفع آنها بودند. بیشتر نبردها در شهرهای اطراف طرابلس و در منطقه ساحلی مرکزی رخ داد، جایی که انقلابیون و وفاداران قذافی برای کنترل پایانههای صادرات نفت در خلیج سیدرا با هم درگیر شدند.
با ادامه جنگ، به نظر می رسید که نیروهای وفادار به قذافی شتاب بیشتری به دست آوردند و حملات موفقیت آمیزی را برای بازپس گیری کنترل در مناطق استراتژیک اطراف طرابلس و سواحل خلیج سیدرا انجام دادند. نیروهای طرفدار قذافی با حمله با جتهای جنگنده، تانکها و توپخانه، تا ۱۰ مارس نیروهای شورشی را از زاویه، غرب طرابلس و مرکز صادرات نفت راس لانوف بیرون راندند. این دستاوردها مزایای وفاداران قذافی را در تسلیحات، آموزش و سازماندهی برجسته کرد.
منطقه پرواز ممنوع
از آنجایی که به نظر می رسید قذافی دست برتر را به دست می آورد، جامعه بین المللی به بحث در مورد پاسخ های دیپلماتیک و نظامی احتمالی به درگیری که به سرعت در حال توسعه بود ادامه داد. کشورها برای برقراری ارتباط با TNC تلاش کردند، اگرچه تنها فرانسه آن را به رسمیت شناخت و در ۱۰ مارس اعلام کرد که با این شورا به عنوان دولت قانونی لیبی رفتار خواهد کرد. محکومیت بین المللی رژیم قذافی همچنان ادامه داشت و در نشست اضطراری در ۱۱ مارس، اتحادیه اروپا به اتفاق آرا خواستار کناره گیری قذافی شد. با این حال، جامعه بینالملل بر سر امکان مداخله نظامی – به احتمال زیاد با ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی – اقدامی که مدتها توسط انقلابیون برای جلوگیری از حملات هوایی وفاداران قذافی درخواست میشد، اختلاف نظر داشت. برخی از کشورها، از جمله فرانسه و بریتانیا، حمایت خود را از چنین عملیاتی اعلام کردند، در حالی که برخی دیگر، از جمله ایالات متحده و آلمان، محفوظات خود را ابراز کردند و بر لزوم اجماع گسترده بینالمللی تأکید داشتند و نسبت به پیامدهای پیشبینی نشده احتمالی مداخله نظامی هشدار دادند. اتحادیه آفریقا هرگونه مداخله نظامی در لیبی را رد کرد و تاکید کرد که بحران باید از طریق مذاکره حل شود، در حالی که اتحادیه عرب در ۱۳ مارس قطعنامه ای را تصویب کرد که از شورای امنیت سازمان ملل خواست تا یک منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی اعمال کند.
در ۱۵ مارس، وفاداران قذافی حمله سنگینی را به شهر شرقی اجدابیا، آخرین شهر بزرگ تحت کنترل شورشیان در مسیر بنغازی، آغاز کردند. در ۱۷ مارس، در حالی که وفاداران قذافی در مواضع باقیمانده شورشیان در بنغازی و طبرق در شرق و میسوراتا در غرب پیشروی کردند، شورای امنیت با ده رای موافق و بدون رای مخالف و همچنین آرای ممتنع روسیه، چین، برزیل و هند به مجوز اقدام نظامی، از جمله ایجاد منطقه پرواز ممنوع برای حفاظت از غیرنظامیان لیبی رای داد. رژیم قذافی با اعلام آتشبس فوری پاسخ داد، اگرچه گزارشهایی مبنی بر ادامه حملات نیروهای حامی قذافی پس از اعلام این خبر و ادامه درگیریهای شدید در بنغازی وجود داشت.
از ۱۹ مارس، ائتلافی از نیروهای آمریکایی و اروپایی با هواپیماهای جنگی و موشکهای کروز به اهدافی در لیبی حمله کردند تا نیروی هوایی و سیستمهای دفاع هوایی لیبی را از کار بیاندازند تا منطقه پرواز ممنوع مجاز سازمان ملل اعمال شود. موشکهای ائتلاف به ساختمانهایی در محوطهای که قذافی بهعنوان مرکز فرماندهی استفاده میکرد، اصابت کرد و در شرق لیبی، هواپیماهای جنگی به یک ستون زرهی حامی قذافی در خارج از بنغازی حمله کردند. نیروهای انقلابی که از حملات هوایی جسارت یافته بودند، بار دیگر حمله ای را برای به چالش کشیدن تسلط نیروهای حامی قذافی بر مراکز نفتی در ساحل آغاز نمود. قذافی حملات ائتلاف را به عنوان یک اقدام تجاوزکارانه علیه لیبی محکوم کرد و قول داد به مبارزه با نیروهای بین المللی و شورشیان ادامه دهد.
از کار افتادن نیروی هوایی قذافی
سخنگویان ائتلاف در ۲۳ مارس اعلام کردند که نیروی هوایی لیبی در حملات هوایی ائتلاف به طور کامل از کار افتاده است. با این حال، درگیری شدید در زمین ادامه یافت. واحدهای طرفدار قذافی در اطراف شهر میسوراتا در غرب و شهر مورد مناقشه اجدابیا در شرق تجمع کردند که هم به شدت گلوله باران کردند و هم تلفات غیرنظامی قابل توجهی بر جای گذاشتند. حملات هواپیماهای جنگی ائتلاف به زودی باعث تضعیف نیروهای زمینی حامی قذافی در شرق لیبی شد و به شورشیان اجازه داد تا دوباره به سمت غرب پیشروی کنند.
در ۲۷ مارس، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) رسماً فرماندهی عملیات نظامی را که قبلاً توسط ایالات متحده، فرانسه و بریتانیا در لیبی هدایت می شد، به عهده گرفت. این تحویل پس از چندین روز بحث بین کشورهای ناتو بر سر محدودیت های مداخله نظامی بین المللی صورت گرفت. چندین کشور استدلال کرده بودند که هدف گیری تهاجمی نیروهای زمینی حامی قذافی از سوی ائتلاف از دستور تعیین شده توسط شورای امنیت سازمان ملل برای حفاظت از غیرنظامیان فراتر رفته است.
در ۳۰ مارس، موسی کوسا، وزیر خارجه لیبی، متواری شد و به بریتانیا گریخت. فرار کوسا، رئیس سابق اطلاعات لیبی و یکی از اعضای قدیمی حلقه درونی قذافی، به عنوان نشانه ای از کاهش حمایت از قذافی در میان مقامات ارشد لیبی تعبیر شد.
با پیشرفت نبرد، به نظر می رسید که حتی با حملات ناتو به نیروهای حامی قذافی، شورشیان لیبی – یک نیروی ضعیف مسلح و سازماندهی نشده با آموزش نظامی اندک – قادر به بیرون راندن قذافی یا به موفقیت های قاطع در برابر نیروهای حرفه ای قذافی نخواهند بود. . تلاشهای دیپلماتیک برای حل این بحران تشدید شد و یک هیئت اتحادیه آفریقا در ۱۰ آوریل به طرابلس سفر کرد تا طرح آتشبس را به قذافی ارائه کند. نمایندگان اتحادیه آفریقا اعلام کردند که قذافی این طرح را پذیرفته است، اگرچه نیروهای طرفدار قذافی به حملات خود در ۱۱ آوریل ادامه دادند. این طرح توسط رهبران شورشیان به این دلیل رد شد که خروج قذافی از لیبی را پیش بینی نکرده بود.
با ادامه بن بست، بریتانیا در ۱۹ آوریل اعلام کرد که تیمی از افسران رابط نظامی را برای مشاوره به رهبران شورشیان در مورد استراتژی نظامی، سازماندهی و تدارکات به لیبی می فرستد. روز بعد فرانسه و ایتالیا اعلام کردند که مشاورانی نیز خواهند فرستاد. هر سه کشور تصریح کردند که افسران آنها در جنگ شرکت نخواهند کرد. وزیر امور خارجه لیبی تصمیم برای اعزام مستشاران نظامی را محکوم کرد و گفت که چنین کمک هایی به شورشیان تنها درگیری را طولانی می کند.
حملات ناتو ادامه یافت و تعدادی از سایتهای مرتبط با قذافی و اعضای حلقه نزدیک او مانند مجتمع باب العزیزیه در طرابلس را هدف قرار داد که اعتراض مقامات لیبیایی را به دنبال داشت که ناتو استراتژی تلاش برای کشتن قذافی را در پیش گرفته است. سیف العرب پسرش و سه نوه قذافی در حمله هوایی ناتو در ماه آوریل کشته شدند. در ژوئن دادگاه کیفری بینالمللی حکم بازداشت قذافی، پسرش سیفالاسلام و رئیس اطلاعات لیبی، عبدالله سنوسی را به دلیل دستور حمله به غیرنظامیان در جریان قیام صادر کرد. برخی از ناظران ابراز نگرانی کردند که اقدامات دادگاه کیفری بینالمللی علیه قذافی باعث دلسردی او از واگذاری اختیاری قدرت شود. علیرغم فشار حملات ناتو، پیشرویهای شورشیان در مناطق شرقی و غربی لیبی و انزوای بینالمللی رژیم قذافی، قذافی همچنان قدرت را در طرابلس حفظ کرد.
کنترل زاویه و نفت
پس از ماهها بنبست، توازن قدرت بار دیگر به نفع شورشیان تغییر کرد. در آگوست ۲۰۱۱، نیروهای شورشی به سمت حومه طرابلس پیشروی کردند و کنترل مناطق استراتژیک، از جمله شهر زاویه، محل یکی از بزرگترین پالایشگاه های نفت لیبی را به دست گرفتند. شورشیان به زودی به سمت طرابلس پیشروی کردند و در ۲۲ اوت کنترل برخی مناطق پایتخت را به دست گرفتند. از آنجایی که جنگجویان انقلابی برای کنترل طرابلس با نیروهای طرفدار قذافی می جنگیدند، محل اختفای قذافی مشخص نبود. روز بعد ظاهراً نیروهای شورشی دست برتر را به دست آوردند و مقر باب العزیزیه، مقر قذافی را تصرف کردند. شورشیان پرچم لیبی قبل از قذافی را بر فراز محوطه به اهتزاز درآوردند در حالی که جمعیت شادمانه نمادهای قذافی را تخریب کردند. نبرد بین شورشیان و وفاداران در چند منطقه از طرابلس ادامه یافت.
در اوایل سپتامبر، نیروهای انقلابی کنترل خود را بر طرابلس مستحکم کردند و TNC شروع به انتقال عملیات خود به پایتخت کرد. قذافی که عملاً از قدرت خلع شده بود، مخفی شده و گهگاه پیام های صوتی می داد. نیروهای شورشی توجه خود را بر معدود شهرهای باقیمانده تحت کنترل وفاداران قذافی متمرکز کردند و سعی کردند از مذاکرات برای متقاعد کردن فرماندهان وفادار برای تسلیم مسالمت آمیز و اجتناب از یک حمله زمینی خونین استفاده کنند. هنگامی که مذاکرات شکست خورد، نیروهای شورشی به سمت شهرهای سرت و بنی ولید پیشروی کردند و درگیر نبردهای سنگین با وفاداران شدند. TNC در ۱۵ سپتامبر زمانی که مجمع عمومی سازمان ملل به رسمیت شناختن آن به عنوان نماینده مردم لیبی در سازمان ملل رای داد، به مشروعیت بین المللی جدیدی دست یافت. در ۲۰ اکتبر قذافی توسط جنگجویان شورشی در زادگاهش، سرت، در حالی که برای تحکیم کنترل خود بر شهر می جنگیدند، پیدا و کشته شد.
TNC در ماههای پس از سقوط رژیم قذافی برای ایجاد یک دولت کارآمد و اعمال اقتدار خود تلاش کرد. شبهنظامیان شورشی محلی که در طول این قیام بهطور خودمختار جنگیده بودند، بهویژه آنهایی که در غرب لیبی بودند، تمایلی به تسلیم شدن به دولت موقتی که در شرق لیبی با کمک کمی از بقیه کشور تشکیل شده بود نداشتند و به روابط گذشته برخی از مقامات TNC با لیبی مشکوک بودند. شبه نظامیان رژیم قذافی از خلع سلاح خودداری کردند و درگیری بین شبه نظامیان رقیب بر سر قلمرو امری عادی بود.
لینک های مرتبط با انقلاب لیبی
منبع: britannica